اوریکس و کریک

دانشنامه عمومی

اوریکس و کرِیک رُمانی با زمینه های پادآرمانی نوشتهٔ مارگارت اتوود نویسندهٔ کانادایی است. این کتاب نیز مانند قصهٔ کُلفت معمولاً در زمرهٔ کتاب های علمی تخیلی رده بندی می شود، هرچند خود اتوود ترجیح می دهد آن را ادبیات نظری و «داستان عاشقانهٔ ماجراجویانه» بنامد، چون به چیزهایی که هنوز اختراع نشده نمی پردازد و واقع گرایی آن از فُرم رمان فراتر می رود. [ ۱] با این وجود ژانر علمی تخیلی مدت هاست آن قدر گسترده شده که کتاب هایی مانند اوریکس و کریک هم در آن می گنجند.
اوریکس نوعی آهوی آفریقایی و کرِیک پرنده ای است که در فارسی به ترتیب به آن ها تیزشاخ و یلوهٔ حنایی گفته می شود. اوریکس و کریک لقب دو نفر از شخصیت های اصلی کتاب است که از نام این حیوانات که در زمان وقوع داستان منقرض شده اند انتخاب شده است.
اوریکس و کریک اولین بار در سال ۲۰۰۳ توسط انتشارات مک کلاند و استیوارت در کانادا چاپ شد و همان سال جزو فهرست نهایی کتاب های نامزد جایزهٔ بوکر قرار گرفت. ترجمهٔ فارسی این کتاب با ترجمهٔ سهیل سُمی در سال ۱۳۸۳ توسط انتشارات ققنوس چاپ شد.
داستان در فضایی کاپیتالیستی می گذرد که در آن پول حرف اول و آخر را می زند و اگر پول داشته باشی به هر چه که بخواهی می رسی. جمعیت جهان زیاد شده، بی عدالتی بی داد می کند و بسیاری از مردم در گوشه وکنار جهان در فقر به سرمی برند. برده داری جنسی، مافیای رسانه ای، شبکه های غیرقانونی اینترنتی و شرکت های بزرگ محصولات ژنتیکی همه و همه به بزرگ شدن این فضا کمک کرده اند. انسان ها توانسته اند در ژنتیک خود و موجودات دست ببرند. شرکت های بزرگ دارویی توانسته اند تقریباً تمام بیماری ها را درمان کنند و حال خود دست به ساخت بیماری های جدید برای فروش داروهای جدید زده اند. موجودات جدیدی ساخته شده اند، همچون راکسون ها ( ترکیب راکون و راسو ) ، سگُرگ ها ( ترکیب سگ و گرگ ) ، خوکُنَک ها ( خوک های بزرگ که برای پرورش اندام های داخلی انسان ها بکار می روند ) و غیره.
و اما داستان اصلی درباره دو پسر است. یکی بسیار نابغه و دیگری معمولی. دو پسربچه که از نوجوانی با هم دوست هستند و والدین هر دو در یکی از شرکت های بزرگ ژنتیکی کار می کنند. محل زندگی آنها در مجتمع های مسکونی شرکت است و از این طریق به امکانات بیشتری دسترسی دارند و از عوام نشین ها جدا هستند. و یکی از والدین هردوی این پسرها ( یکی مادرش و دیگری پدرش ) پس از مدتی مخالف ایده های شرکت های ژنتیکی شده اند و در این راه جانشان را از دست داده اند. سال ها می گذرد و هر دو بزرگ می شوند و پسر نابغه به درجه بالایی در یکی از بزرگترین شرکت های ژنتیکی می رسد و حال بر روی پروژه ای کار می کند که قرار است جاودانگی را برای انسان به ارمغان بیاورد؛ اما در پس پرده او به چیزی فکر می کند که بسیار بزرگ تر از جاودانگی است. او خیال نابودی نوع بشر را در سر می پروراند و جایگزینی آن با گونه ای آرمانی و والا که خودش ساخته است.
عکس اوریکس و کریک
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

بپرس