امیه بن عبد شمس

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] امیة بن عبد شمس بن عبد مناف، مشهور به امیه اکبر از اشراف و بزرگان قریش در روزگار جاهلیت بود که تیره مشهور بنی امیه به او نسب می برد.
مادر امیه «تعجز» دختر عبید بن رواس بن کلاب بود. برخی امیه را برده ای رومی دانسته اند که عبد شمس او را به خود ملحق ساخته و فرزند خود خوانده است و سخن امیر مؤمنان علی علیه السّلام : «لا الصریح کاللصیق» در پاسخ به نامه معاویه را مؤید این مدعا می دانند. در آن نامه معاویه مدعی شده بود که ما فرزندان عبد مناف هستیم. امیه در دوران جاهلیت و پس از پدرش فرماندهی نبرد (قیادة الحرب) را در میان قریش بر عهده داشت. آورده اند که در کودکی به سرقت از کاروان های حج می پرداخت. بد نامی اخلاقی امیه و داستان ستیز خانوادگی او با بنی زهره شناخته شده است. او همسرش را به ازدواج پسرش ابوعمرو درآورد که ابی معیط بن عمرو بن امیه نتیجه آن ازدواج بود. از کارهای او حفر چاهی به نام حفر/جفر در مکه بود که پیش از حفر دیگر بار زمزم به دست عبدالمطلب صورت گرفت.
منافره امیه و هاشم
امیه همواره به عموی خویش هاشم که منصب سقایت (آبرسانی به حاجیان) و رفادت (پذیرایی از حاجیان) را بر عهده داشت، حسد می ورزید؛ زیرا این مناصب سبب شده بود تا برخی شاعران جاهلی سروده هایی در مدح هاشم بسرایند. در برابر، امیه نیز تلاش داشت تا با بذل و بخشش های فراوان مانند هاشم رفتار کند و جایگاه خویش را میان مردم ارتقا بخشد. اما به سبب کمبود مالی، در این کار چندان موفق نبود. سرانجام حسادت امیه درباره عمویش هاشم سبب شد که او را به منافره دعوت کند؛ یعنی حکمی را تعیین کنند و او داوری نماید که کدام یک والاترند. هاشم به سبب بزرگ تر بودن از امیه، نخست نمی خواست این کار صورت گیرد؛ اما سرانجام آن را با اصرار قریش با این شرط پذیرفت که بازنده ۵۰ شتر را در مکه قربانی و اطعام کند و ۱۰ سال نیز شهر مکه را ترک گوید. سرانجام هر دو نزد کاهن بنی خزاعه رفتند و او به سود هاشم حکم کرد. هاشم شتران را گرفت و آن ها را کشت و اطعام کرد و امیه به سوی شام رهسپار شد و ۱۰ سال در آن جا ماند. این رخداد، نخستین ستیزی بود که خصومت ها را میان دو تیره بنی امیه و بنی هاشم در پی داشت. برخی این گزارش را غیر واقعی دانسته و نقل نشدنش از سوی تاریخ نگارانی چون یعقوبی، ابن هشام و مسعودی را دلیل جعلی بودن آن دانسته اند. منابع تاریخی به همراهی امیه با عبدالمطلب بن هاشم و برخی اشراف و شعرای عرب در دیدار با سیف بن ذی یزن حاکم یمن اشاره دارند که بر حبشه پیروز شده بود. این دیدار دو سال بعد از ولادت پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله وسلّم رخ داده است.
مرگ امیه
درباره هنگام مرگ امیه در منابع گزارشی به چشم نمی خورد. از فرزندان او می توان به حرب (پدر ابوسفیان)، ابوحرب، سفیان، ابوسفیان، عمرو، ابوعمرو، عاص، عویص و ابوالعیص اشاره کرد. از امیه دختر ابی همهمه و آمنه دختر ابان بن کلیب بن ربیعه، به عنوان همسران وی یاد کرده اند.

[ویکی فقه] امیّة بن عبد شمس. امیة بن عبد شمس بن عبد مناف، مشهور به امیه اکبر از اشراف و بزرگان قریش در روزگار جاهلیت بود که تیره مشهور بنی امیه به او نسب می برد.
مادر امیه «تعجز» دختر عبید بن رواس بن کلاب بود. برخی امیه را برده ای رومی دانسته اند که عبد شمس او را به خود ملحق ساخته و فرزند خود خوانده است و سخن امیر مؤمنان علی علیه السّلام : «لا الصریح کاللصیق» در پاسخ به نامه معاویه را مؤید این مدعا می دانند. در آن نامه معاویه مدعی شده بود که ما فرزندان عبد مناف هستیم. امیه در دوران جاهلیت و پس از پدرش فرماندهی نبرد (قیادة الحرب) را در میان قریش بر عهده داشت. آورده اند که در کودکی به سرقت از کاروان های حج می پرداخت. بد نامی اخلاقی امیه و داستان ستیز خانوادگی او با بنی زهره شناخته شده است. او همسرش را به ازدواج پسرش ابوعمرو درآورد که ابی معیط بن عمرو بن امیه نتیجه آن ازدواج بود. از کارهای او حفر چاهی به نام حفر/جفر در مکه بود که پیش از حفر دیگر بار زمزم به دست عبدالمطلب صورت گرفت.

[ویکی حج] امیة بن عبدشمس، مشهور به امیه اکبر، پسر عبدشمس بن عبدمناف و در برخی منابع پسر خوانده او بود که نیای بنی امیه می باشد. نسب بنی امیه و بنی هاشم در عبدمناف به یکدیگر می پیوندند. وی از اشراف و بزرگان قریش در روزگار جاهلیت بود. امیه فرماندهی نبرد قیادة الحرب را در میان قریش برعهده داشت. او در کودکی از کاروان های حج دزدی می کرده. بدنامی اخلاقی امیه به سبب دعوای خانوادگی با بنی زهره مشهور بوده است. امیه همواره به عموی خود هاشم که منصب سقایت و رفادت داشت حسادت می ورزید زیرا به خاطر این مناصب برخی شاعران جاهلی سروده هایی در مدح هاشم می سرودند، و او هم تلاش می کرد با بذل مال جایگاه خود را بین مردم بالا ببرد ولی به سبب کمبود مال نمی توانست. حسادت وی با هاشم تا جایی پیش رفت که هاشم را دعوت به منافره کرد یعنی بین خود حکمی انتخاب کنند تا او بگوید کدامیک بر دیگری برتری دارد که سرانجام به برتری هاشم ختم شد.
امیة بن عبدشمس بن عبدمناف، مشهور به امیه اکبراز اشراف و بزرگان قریش در روزگار جاهلیت بود که تیره مشهور بنی امیه به او نسب می برد.مادرش «تعجز» دختر عُبید بن رواس بن کِلاب بود.برخی امیه را برده ای رومی دانسته اند که عبدشمس او را به خود ملحق ساخته و فرزند خود خوانده است و سخن امیرمؤمنان علی(ع): «لا الصریح کاللصیق» در پاسخ به نامه معاویه را مؤید این مدعا می دانند.در آن نامه معاویه مدعی شده بود که ما فرزندان عبدمناف هستیم.
امیه در دوران جاهلیت و پس از پدرش فرماندهی نبرد (قیادة الحرب) را در میان قریش بر عهده داشت.آورده اند که در کودکی به سرقت از کاروان های حج می پرداخت.بدنامی اخلاقی امیه و داستان ستیز خانوادگی او با بنی زهرهشناخته شده است. او همسرش را به ازدواج پسرش ابوعمرو درآورد که ابی معیط بن عمرو بن امیه نتیجه آن ازدواج بود.

پیشنهاد کاربران

بپرس