افسون گرگی

لغت نامه دهخدا

افسون گرگی. [ اَ ن ِ گ ُ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) افسونی است که چون پیش کسی باشد دیگری بر وی غالب نیاید. ( بهارعجم ) ( آنندراج ) :
سیه ماری افسون گرگی درو
سرآماسی از سربزرگی درو.
نظامی ( از آنندراج ).
و در توضیح بیت فوق آرد: گویند حیله گرگ است ، چه گرگ آشتی شهرت دارد یعنی با آنکه مار بود صفت گرگ هم داشت ، پس از دو جهت موذی بود. ( آنندراج ) ( بهارعجم ).

فرهنگ فارسی

افسونی است که چون پیش کسی باشد دیگری بر وی غالب نیاید .

پیشنهاد کاربران

بپرس