افسانه افکندن

لغت نامه دهخدا

افسانه افکندن. [ اَ ن َ / ن ِ اَ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) رایج کردن افسانه. افسانه را رواج دادن :
تا طره ات بخواب نبیند دگر شکست
افسانه درستی پیمان درافکنم.
ظهوری ترشیزی ( از ارمغان آصفی ).
و رجوع به افسانه شود.

فرهنگ فارسی

رایج کردن افسانه افسانه را رواج دادن .

پیشنهاد کاربران

بپرس