اسیر

/~asir/

مترادف اسیر: بازداشت، بندی، دربند، دستگیر، زندانی، محبوس، برده، بنده، پابند، مقید، دستخوش، گرفتار، مبتلا

متضاد اسیر: آزاد، رها

برابر پارسی: برده، در دام، دربند، دستگیر، گرفتار

معنی انگلیسی:
captive, prey, slave, casualty

لغت نامه دهخدا

اسیر. [ اَ س ْ ی َ ] ( ع ن تف ) نعت تفضیلی از سیر. رونده تر.
- امثال :
اسیر من الامثال و اسری من الخیال . ( عقدالفریدج 1 ص 121 ح ).
اسیر من الخضر.
اسیر من شعر.

اسیر. [ اَ ] ( ص ، از اتباع ) یسیر. رجوع به یسیر شود.

اسیر. [ اَ ] ( ع ص ) گرفتار . مقیّد. محبوس. ( غیاث ). دستگیر. ( ملخص اللغات حسن خطیب کرمانی ). دستگیرکرده. ( مهذب الاسماء ) ( شرفنامه منیری ). مأسور. بسته. بندی. ( غیاث ): و یطعمون الطعام علی حبه مسکیناً و یتیماً و اسیراً. ( قرآن 8/76 ). اخیذ. ( تفلیسی ). اسیف. برده. بردَج.بنده. ( ترجمان جرجانی ) ( مؤید الفضلاء ). سبی. ج ، اَساری ̍، اُساری ̍، اُسَراء، اَسْری ̍. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). و جمع بسیاق فارسی : اسیران :
یکی شارسان کرد و آبادبوم
برآورد بهر اسیران روم.
فردوسی.
اسیران و آن گنج قیصر ز راه
بسوی مداین فرستاد شاه.
فردوسی.
همی رفت با لشکر و خواسته
اسیران و اسبان آراسته.
فردوسی.
هر آنکس که بود اندر آبادبوم
اسیرندسرتاسر اکنون به روم.
فردوسی.
چو قیصر بنزدیک ایران رسید
سپاهش همه تیغ کین درکشید
بفرمود تا شد بزندان دبیر
بقرطاس بنوشت نام اسیر
هزارو صد و ده تن آمد شمار
بزرگان روم آنکه بُد نامدار.
فردوسی.
کنام اسیرانْش کردند نام
اسیر اندرو یافتی خواب و کام.
فردوسی.
اسیران و آن خواسته هرچه هست
کز آن رزمگاه آمدستت بدست...
فردوسی.
ای چون مغ سه روزه بگور اندر
کی بینمت اسیر بغور اندر.
عنصری.
دایم بود هوای تن تو اسیر عقل
اندی که نیست عقل هوای ترا اسیر.
منوچهری.
اسیران را یک نیمه به بوالحسن سپرد و یک نیمه به شیرزاد. ( تاریخ بیهقی ).
ای پسر پیش جهل اسیری تو
تا نگردد سخن به پیشت اسیر.
ناصرخسرو.
ای سرمایه هر نصرت مستنصر
من اسیر غلبه لشکر شیطانم.
ناصرخسرو.
بر زمین هر کجا فلک زده ایست
بی نوائی بدست فقر اسیر.
خاقانی.
بهم بود غم و شادی اسیر دنیا را
مگس دو دست بسر، پای در شکر دارد.
نظام استرابادی.
اسیر با افعال آمدن ، آوردن ، افتادن ، بردن ، بودن ، شدن ، ساختن ، کردن ، گرفتن ، گشتن و ماندن صرف شود : بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

سید جلال اصفهانی ( و . ۱٠۲۹ ه. ق . / ۱۶۱۹ م . ف. ۱٠۶۹ ه. ق./ ۱۶۵۸ م . ) از خاندان سادات شهرستان اصفهان و معاصر شاه عباس ثانی و همطراز صایب بود اشعار او بدقت خیال و ایراد و ترکیبات دقیق و مضامین نازک و نو معروف بود به همین سبب طرفداران سبک هندی در هندوستان از اوایل قرن دوازدهم ببعد طرز او را پیروی کردنده اند . قصاید او در ذکر مناقب خاندان رسالت است و علاوه بر آن غزلهای مطبوع دقیق و قطعات و رباعیات بسیار دارد.
گرفتار، بندی، کسی که درجنگ بدست دشمن گرفتارشود، اسرائ جمع
( صفت ) ۱ - گرفتار بندی دستگیر کرده . ۲ - برده بنده . جمع : اسرائ .
بن زارم یا یسیر بن رزام یایسیر بن رازم مردی از یهود بخیبر که سریه بامیری عبد الله بن رواحه در سال ششم از هجرت بسوی او رفت و اسیر بطمع امارت خیبر با سی تن یهودی بجانب رسول اکرم ص شتافت ولی در راه پشیمان شد عبدالله بن انیس که یکی از همراهان عبدالله بن رواحه بود از خیانت او آگاه شد و خواست اسیر را بکشد اسیر وی را زخمی کرد و سپس خود کشته شد .

فرهنگ معین

( اَ ) [ ع . ] (ص . ) ۱ - گرفتار. ۲ - برده ، بنده . ج . اسراء.

فرهنگ عمید

۱. گرفتار.
۲. بندی، زندانی.
۳. کسی که در جنگ به دست دشمن گرفتار شود.

واژه نامه بختیاریکا

به چنج؛ پا بَست؛ بندال ( بند دار ) ؛ بندار؛ اُرُک

دانشنامه عمومی

آسیر. آسیر یا اِزیر ( به زبان نروژی باستان: Æsir و Ásynjur ) ( اِزیر واژه ای برای جمع ایزد و آسین یور برای جمع ایزدبانو است ) یکی از دو گروه اصلی خدایان قبل از مسیحیت، در بین نورس ها و دیگر اقوام ژرمنی به شمار می روند ( دومین نژاد ونیر بودند ) . آن ها در آسگارد یکی از نه جهان اساطیر نورس که در مرتفع ترین و روشن ترین شاخه های درخت جهان ایگدراسیل قرار داشت، زندگی می کردند. در منابع نوردیک، اودین رهبری آن ها را به عهده داشت و ایزدانی که تحت رهبری او قرار داشتند عبارتند از: بالدر ایزد زیبایی، براگی ایزد سخنوری، تیر ایزد جنگ، ثور ایزد آذرخش، لوکی ایزد آتش و شرارت، فورستی ایزد قضاوت، ویلی و وه برادران اودین، فریر ایزد باروری که در اصل عضو گروه ونیر بود، نیورد ایزد دریاها عضو دیگری از ونیر، هایمدال نگهبان پل بیفروست و هودر ایزد نابینا، و در طرف دیگر ایزدبانوهایی شامل فریا الهه باروری که از ونیر هاست، فریگ همسر زیبای اودین و ایدون، ایزدبانوی نگهدارنده سیب های جوانی بودند. [ ۱] [ ۲]
در گیلفاگینینگ اثر اسنوری استورلوسون، گانگ لری از پادشاه اول «عالی جناب» می پرسد: آسیر چه کسانی هستند؟ در فصل های بعدی «عالی جناب» دوازده مرد را به عنوان آسیر فهرست می کند که شامل: اودین بزگترین و والاترین ایزد، ثور، بالدر، نیورد، فریر، تیر، براگی، هایمدال، هودر، ویدار، اولر، فورستی، والی و لوکی. با اینکه دو عنوان آخر ایزد محسوب نمی شوند، اما اغلب در میان گروه آسیر فهرست شده اند. در اسکالدزکاپارمال دومین بخش از مجموعه متون ادای منثور، اسنوری هونیر را نیز به جمع آسیر اضافه می کند، و در فصل ۱۰ از گیلفاگینینگ، اسنوری دلینگر را یکی از نژاد آسیر برشمرده است همچنین مانی و موندیلفاری از خدایان آسیر هستند.
آسین یور، عنوان جمع برای ایزدبانوان گروه آسیر است. آن ها نیز به طور مساوی در کنار آسیر از پاکدامنی و تعالی برخوردار هستند. بر طبق ادای منثور، تالار آن ها وینگلف «Vingólf» نامیده می شود. اسنوری در فصل ۳۵ از گیلفاگینینگ شانزده ایزدبانو را فهرست می کند که شامل: فریگ، ساگا، آیر، گفیون، فولا، فریا، سیوفن، لوفن، ور، وؤر، سین، هلین، اسنوترا، گنا، سول و بیل. در نخستین فصل اسکالدزکاپارمال، او ایدون، جرد، سیگین، فولا و نانا، و همچنین در فصل ۳۳ اسکادی و سیف را به جمع آسین یور اضافه می کند. [ ۳]
عکس آسیر

آسیر (کمون). آسیر ( به فرانسوی: Assier ) یک کمون در فرانسه است که در canton of Livernon واقع شده است. [ ۱] آسیر ۱۶٫۴۹ کیلومتر مربع مساحت دارد ۳۴۲ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.
عکس آسیر (کمون)عکس آسیر (کمون)عکس آسیر (کمون)

اسیر جنگی به شخصی نظامی یا غیرنظامی می گویند که در طول یک جنگ یا بلافاصله پس از پایان یک جنگ توسط نیروهای طرف مقابل دستگیر و به اسارت گرفته می شود.
اسیران جنگی دارای حقوقی هستند که در فصل دوم از ضمیمهٔ کنوانسیون ۱۹۰۷ لاهه به جزئیات رفتار با اسیران جنگی اشاره شده است. همچنین این حقوق در کنوانسیون سوم ژنو در سال ۱۹۲۹ و تجدید نظر آن در سال ۱۹۴۹ مفصل تر گردیده است. مادهٔ چهارم کنوانسیون ژنو به محافظت از افراد نظامی، برخی از جنگجویان چریکی و افراد خاص اشاره دارد که این محافظت از زمان اعلام آنها به عنوان اسیر تا عودت آنها به کشور خود ادامه دارد. یکی از اصلی ترین مفاد این قرارداد مبنی بر غیرقانونی بودن شکنجه اسرای جنگی می باشد و یک اسیر تنها لازم است نام، تاریخ تولد، رتبه و شماره سرویس ( در صورت اطلاق ) را اعلام کند.
با وجود این در کشورهای مختلف این تعهد بارها نادیده انگاشته شده و اسیران بسیاری شکنجه و مورد بدرفتاری قرار گرفته اند. [ ۱]
در طول تاریخ گاهی پادشاهان در جنگ ها اسیر می شدند، مثلاً در سال ۱۴۰ پیش از میلاد دیمتریوس دوم سلوکی به قوای مهرداد یکم اشکانی حمله می کند ولی شکست خورده و اسیر می گردد. [ ۲]
در بیشتر تاریخ بشر، بسته به فرهنگ و خلق و خوی فاتحین نبرد، طرف بازنده که خود را تسلیم می کردند و به عنوان اسیر جنگی گرفته می شدند همواره انتظار داشتند که یا به قتل برسند یا به بردگی گرفته شوند. [ ۳]
در روم باستان نیز گلادیاتورها می توانستند اسیر جنگی باشند. آنها بر اساس ریشه قومیت شان دسته بندی می شدند. [ ۴]
در محاصره پاریس در سال ۴۶۴ در دوران شیلدریک یکم جنویو مقدس از پادشاه خواهان وضعیت بهتر برای زندانیان جنگی شد و پاسخ نیکو گرفت. کلوویس یکم بخاطر او زندانیان را آزاد کرد.
پیمان صلح ۱۶۴۸ پیمان وستفالی که به جنگ سی ساله خاتمه داد این قانون را بنا نهاد که در پایان دوران تخاصم اسیران جنگی می بایست بدون هرگونه بها یا فدیه آزاد شوند. آنها باید بتوانند به وطن خود بازگردند. [ ۵]
عکس اسیرعکس اسیرعکس اسیر

اسیر (فیلم ۲۰۰۰). زندانی ( انگلیسی: La Captive ) فیلمی در ژانر درام به کارگردانی شانتال آکرمن است که در سال ۲۰۰۰ منتشر شد. این فیلم بر پایهٔ داستان «اسیر» در رمان در جستجوی زمان از دست رفته اثر مارسل پروست تهیه شده است.
آنا موگلالیس
اورور کلمان
برنیس بژو
فرانسیس برتین
لیلیان روور
استانیسلاس مرار
• سیلوی تستود
عکس اسیر (فیلم ۲۰۰۰)

اسیر (فیلم ۲۰۱۴). اسیر ( انگلیسی: The Captive ) که پیشتر با نام های ملکه شب ( به انگلیسی: Queen of the Night ) و اسیرها شناخته می شد، فیلمی کانادایی در گونه دلهره آور به کارگردانی آتوم اگویان است که در سال ۲۰۱۴ منتشر شد. این فیلم در بخش مسابقه جشنواره فیلم کن ۲۰۱۴ به نمایش درآمد. [ ۱] داستان فیلم اسیر به صورت غیرخطی و با استفاده از تکنیک بازگشت به گذشته روایت می شود.
رایان رینولدز
اسکات اسپیدمن
رزاریو داوسون
میری انوس
کوین دوراند
الکسیا فاست
بروس گرینوود
الا بلنتاین
پیتن کندی
• کریستین هورن
عکس اسیر (فیلم ۲۰۱۴)

اسیر (مجموعه شعر). اسیر مجموعه شعری از فروغ فرخزاد و شامل ۴۳ قطعه شعر است.
اسیر اولین مجموعه شعری است که از فروغ فرخزاد به چاپ رسیده است و سروده های او را در سال های ۱۳۳۲ تا ۱۳۳۴ ( یعنی از ۱۹ تا ۲۱ سالگی شاعر ) در بر می گیرد. [ ۱] شعرهای این کتاب، همه در قالب چارپاره سروده شده اند. [ ۲]
شعرهای این دفتر، دربردارنده ― به تعبیر محمد حقوقی ― صمیمانه ترین و گستاخانه ترین احساسات زنانه شاعر است. شاعر در سروده های خود می گوید که نمی داند به دنبال چه چیز می گردد و از «منِ» عاصی خود می گوید که در جستجوی روزنه ای در تنگنای زندگی خانوادگی، او را به تلاش وامی دارد. [ ۳]
شاعر در این دفتر زبانی صریح و آشکار دارد و به گفته حقوقی، حرف خود را با استفاده از «ترکیب های رمانتیک کهنه، اما معمولِ آن سال ها» بیان می کند. شعرها، از نوع «نظم» و حرف های مستقیم است و در زبان، به شعرهای نادر نادرپور، فریدون مشیری و فریدون توللی نزدیک می شود. [ ۴]
• شب و هوس
• شعلهٔ رمیده
• رمیده
• خاطرات
• رؤیا
• هرجایی
• اسیر
• بوسه
• ناآشنا
• حسرت
• یادی از گذشته
• پاییز
• وداع
• افسانهٔ تلخ
گریز و درد
• انتقام
• دیوِ شب
عصیان
• شراب و خون
• دیدار تلخ
• گمگشته
• از یاد رفته
• ناشناس
• چشم به راه
• آیینهٔ شکسته
• دعوت
• خسته
• بازگشت
• نقش پنهان
• بیمار
• مهمان
• راز من
• دختر و بهار
• خانهٔ متروک
• یک شب
• در برابر خدا
• ای ستاره ها
• حلقه
• اندوه
• صبر سنگ
• از دوست داشتن
• خواب
• صدایی در شب
• با کدام است؟
• دریایی
محمد حقوقی شعرهای این دفتر را در سطحی کم و بیش یکسان و فاقد بافتی جدید یا زبانی پیشرفته دانسته است. [ ۵]
عکس اسیر (مجموعه شعر)

اسیر (مهر). اسیر، یکی از شهرهای جنوبی در استان فارس ایران است. این شهر مرکز بخش اسیر در شهرستان مهر است. اسیر در حال حاضر دارای دو دهستان مرکزی و دشت لاله می باشد. این شهر در گذشته با نام کران شناخته می شده و یکی از مهمترین منزلگاه های مسیرگور سیراف به شمار می آمده است.
جمعیت شهر اسیر در آخرین سرشماری در سال ۱۳۹۵ برابر با ۳۰۴۲ تن است. [ ۱]
از شروع زندگی و پیدایش اولیه سکونت در این سرزمین اطلاع دقیقی در دست نیست؛ و چون بر اثر دوری از مرکز و عدم وجود تاریخ نگاری در گذشته تا مدت ها اینجا به وسیله هیچ تاریخ نگاری به حساب نیامده است ولی از شواهد و قراین چنین برمی آید که از شروع زندگی در این سرزمین بیش از سه هزار سال می گذرد. چنان که در کتیبه داریوش مربوط به دوهزار و پانصد سال پیش آمده است: در آن زمان پادشاه هخامنشی در آنجا حکومت می کرده و از آن مالیات می گرفته است. با مراجعه به متون و فرهنگ های مختلف جای دیگری بدین نام موجود نیست؛ و مراد همین اسیر فعلی می باشد، برخی از مورخان و باستان شناسان اسیر را قدیمی ترین سکونتگاه انسان در نزدیکی خلیج فارس می دانند که با نام شهر کُران مرکز ایراهستان شناخته می شده است. رودخانه مهران که به صورت فصلی جریان دارد از میان شهر گذشته و با جلوه زیبا آن را به دو قسمت شمالی و جنوبی تقسیم کرده است.
با وجود آثار و ابنیه تاریخی و سنگ نوشته های مربوط به صدر اسلام از آبادی و رونق آن در آن زمان شکی نیست. به طوری که چندین سال قبل سنگ قبرهایی مربوط به سال ۳۶ هجری قمری و رمضان ۷۴ هجری در قبرستان اسیر و منزل مسکونی در آنجا پیدا شده است. مسجد جامع اسیر که دارای ویژگی و معماری خاص مربوط به اواخر قرن اول هجری قمری می باشد در زمان حکومت عمر بن عبدالعزیز ساخته شده است و در دوران های مختلف محل عبادت و تدریس و پرورش شاگردان بسیاری بوده است. وجود آثار باستانی همچون تل پیر و نقوش سنگی تمب بت و تعداد زیادی قبرستان آن هم با فاصله های دور از هم و با وسعت زیاد خود گواه محکمی بر رونق و آبادی گذشته آن است؛ ولی در اثر حوادث و بلایای طبیعی در برخی ادوار به کلی ویران گشته است؛ و بنا به قولی در اثر زلزله سهمگین سده چهارم هجری که به مدت یک هفته ادامه داشته است چهره آبادی به کلی تخریب گشته و خسارات زیادی بر جای گذاشته است. آثار تاریخی تمب بت مربوط به دوره ساسانیان، قلات دیلا، غارهای کله کله، آسیاب آبی تنگ بندو و مناظر زیبای نرگس زار نوآباد و آبشار چک چگ و مشکاویز از جاذبه های دیدنی اسیر به شمار می آیند
عکس اسیر (مهر)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

اِسیر (Aesir)
(یا: اِزیر) خدایان اصلی اساطیر اسکاندیناوی، شامل اودین، تور، بالدر، تیر، هایمدال و لوکی. در آسگارد زندگی می کرده اند. آن ها با خدایان رقیب خود، وانیرها، جنگیدند و در پی آن نیورد و فرایر و فریا که در ابتدا گروگان محسوب می شدند، به آن ها پیوستند.

جدول کلمات

گرفتار

مترادف ها

captive (اسم)
اسیر

slave (اسم)
غلام، برده، بنده، زر خرید، اسیر، خادم

caitiff (اسم)
ترسو، اسیر

prisoner (اسم)
اسیر، زندانی

فارسی به عربی

اسیر , سجین , عبد

پیشنهاد کاربران

اسیر به زندانی یا در بند و گرفتار می گویند:
اسیر
گویش:asir
برابر پارسی:گرفتار، در بند، زندانی
ینزی
گرفتار
واژه اسیر
معادل ابجد 271
تعداد حروف 4
تلفظ 'asir
نقش دستوری صفت
ترکیب ( اسم، صفت ) [عربی، جمع: اُسراء]
مختصات ( اَ ) [ ع . ] ( ص . )
آواشناسی 'asir
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
منبع فرهنگ فارسی معین
واژگان مترادف و متضاد
سلیم
اسیر: در بند کشیده
■ اَ سیر در ترکی === می وزد === از اسمک ===یعنی وزیدن
■ آسیر در ترکی === می آویزد ===از آسماق یعنی آویزان کردن
اَسیریدن = اسیر شدن.
اسیراندن کسی.
معنی:گرفتار، درماندہ
ھم خانوادہ:اسارت، اسرا
جمع:اسرا
متضاد:آزاد
در دست سربازان دشمن باشی
اَسیر
واژه ای پارسی ست که اَرَبیده شده مانند :
صَندل / سَندل < چَندَل
سَنَد < چَنَد
اَسیر : اَ - سیر
اَ : پیش وند فشارنده ( تاکید )
سیر : شکلی دیگر از چیر که همان چیره است
اَسیر = کَسی که به بَر او چیره شده اَست ، می توان هم گفت : اَچیر
اسیر :[ اصطلاح تخته نرد] دو مهره ای که در زمین حریف و در خانه ۲۴ هستند.
گرفتار
زندانی
کمین گیر
برده
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٤)

بپرس