اسم الت

لغت نامه دهخدا

( اسم آلت ) اسم آلت. [ اِ م ِ ل َ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) در عربی اسم آلت بر دو قسم است : مشتق و غیرمشتق. اسم آلت مشتق از ثلاثی متعدی بنا شود و آن را سه وزن است مِفعَل ْ چون : مصبغ، مبرد. مِفْعَلة چون : مکنسة، مرملة. مِفْعال چون : مفتاح ، مقراض. لکن این اوزان قیاسی نیست. اما اسم آلت از غیرمشتق ، وزن های مختلفی دارد که غیرمنضبط است ، چون جرس و سِکّین.
در فارسی چون خواهند از فعلی اسم آلت سازند به آخر ریشه فعل ( صورت امر ) «ه » افزایند: ماله ازمال ( مالیدن )، استره از استر ( استردن )، رنده از رند( رندیدن )، تابه از تاب ( تابیدن ، تافتن )، دمه از دم ( دمیدن )، کوبه از کوب ( کوبیدن ، کوفتن )، سمبه از سمب ( سمبیدن ).

فرهنگ فارسی

( اسم آلت ) در عربی اسم آلت بر دو قسم است مشتق و غیر مشتق . اسم آلت مشتق از ثلاثی متعدی بنا شود و آنرا سه وزن است مفعل چون مصبغ مبرد مفعله چون مکنسه مرمله مفعال چون مفتاح و مقراض لکن این اوزان قیاسی نیست . اما اسم آلت از غیر مشاق وزن های مختلفی دارد که غیر منضبط است . چون جرس و سکین .

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] اسم آلت. اسم آلت اسم دلالت کننده بر ابزار کار است.
اسمی که به کمک آن، اثر فاعل به مفعول می رسد، و به بیان دیگر، اسمی که دلالت بر ابزار کار می کند، اسم آلت نامیده می شود.
از مصادیق مشتق اصولی
اسم آلت از مصادیق مشتق اصولی است و به دو شکل می آید: اسم آلت مشتق؛ اسم آلت جامد.
← اسم آلت مشتق
۱. ↑ الفصول الغرویة فی الاصول الفقهیة، اصفهانی، محمد حسین، ص۵۸.
...

پیشنهاد کاربران

دکتر کزازی واژه ی " نام ابزار" را در نوشته های خود به جای واژه ی " اسم آلت " بکار برده است.
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 319. )
این دو واژه اربی است و پارسی آن این است:
ناما یانْت nãmã - yãnt ( ناما از سنسکریت: نامَ= اسم؛ یانت از سنسکریت: یانترَ= آلت )
عرب در پارسی باستان آرابیا گفته می شده و گرچه واک ع از ساخته های مانویان است و ایرانی می باشد، ولی چون در زبان پارسی کاربرد ندارد و ویژه ه ی زبان تازیان شمرده شده، از این رو ما نیز به جای عرب، ارب نوشتیم
...
[مشاهده متن کامل]

بپرس