استدلال به خطبه ۲۲۸ نهج البلاغه در انکار شهادت فاطمه

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] کتاب شریف نهج البلاغه شامل سخنان و کلمات و نامه هاى گهربار علی بن ابی طالب (علیه السلام) است که در موقعیت هاى گوناگون بیان فرموده یا براى افراد مختلف نوشته است. در این کتاب عبارتی در خطبه ۲۲۸ نقل شده که برخی از شارحین اهل سنت آنرا در مدح عمر بن خطاب یا ابوبکر دانسته اند و بر آن عبارت استدلال کرده و شهادت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) را انکار نموده اند. لذا لازم است خطبه آن حضرت را آورده و بررسی کنیم که آیا دلالت بر این مطلب دارد یا نه؟
حضرت علی حضرت عمر (رضی الله عنهما) را به بهترین وجه ممکن ستوده است، حضرت علی (رضی الله عنه) در مدح عمر بن الخطاب و بنا به قولی، ابوبکر فرموده است: «لله بلاء فلان...» در روایتی آمده: «لله بلاد فلان».ابن ابی الحدید می گوید درباره این شخص از نقیب ابوجعفر یحیی بن ابی زید علوی پرسیدند به من گفت او عمر بن الخطاب است، گفتم: آیا امیرمؤمنان او را اینگونه می ستاید؟ گفت: آری، و می افزاید: اگر امیرمؤمنان اعتراف کند که (عمر) سنت را اقامه نموده و با دامنی پاک و کمترین عیب از دنیا رفته و عبادت پروردگار را انجام داده و پرهیزگارترین بوده، پس این نهایت مدح و ستایش است.وسالت عنه النقیب ابا جعفر یحیی بن ابی زید العلوی، فقال لی: هو عمر، فقلت له: ایثنی علیه امیرالمؤمنین رضی الله عنه هذا الثناء؟. .. فاذا اعترف امیرالمؤمنین بانه اقام السنة، وذهب نقی الثوب، قلیل العیب، وانه ادی الی الله طاعته، واتقاه بحقه، فهذا غایة ما یکون من المدح.
ابن ابی الحدید، عزالدین بن هبة الله، شرح نهج البلاغة، ج۱۲، ص۴، تحقیق محمد عبدالکریم نمری، ناشر:دار الکتب العلمیة - بیروت/ لبنان، الطبعة:الاولی، ۱۴۱۸ه - ۱۹۹۸م.
حضرت علی (علیه السّلام) در نهج البلاغه می فرماید:لِلَّهِ بِلَاد فُلَانٍ (بلاء فلان) فَقَدْ قَوَّمَ الْاَوَدَ وَدَاوَی الْعَمَدَ وَاَقَامَ السُّنَّةَ وَخَلَّفَ الْفِتْنَةَ. ذَهَبَ نَقِیَّ الثَّوْبِ قَلِیلَ الْعَیْبِ اَصَابَ خَیْرَهَا وَسَبَقَ شَرَّهَا اَدَّی اِلَی اللَّهِ طَاعَتَهُ وَاتَّقَاهُ بِحَقِّهِ. رَحَلَ وَتَرَکَهُمْ فِی طُرُقٍ مُتَشَعِّبَةٍ لَا یَهْتَدِی فِیهَا الضَّالُّ وَلَا یَسْتَیْقِنُ الْمُهْتَدِی. خدا شهرهای فلان را برکت دهد و نگاه دارد که (خدا او را در آنچه آزمایش کرد پاداش خیر دهد که) کجی ها را راست، و بیماری ها را درمان، و سنّت پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) را به پاداشت، و فتنه ها را پشت سر گذاشت.با دامن پاک، و عیبی اندک، درگذشت، به نیکی های دنیا رسیده و از بدی های آن رهایی یافت، وظائف خود نسبت به پروردگارش را انجام داد، و چنانکه باید از کیفر الهی می ترسید.خود رفت و مردم را پراکنده بر جای گذاشت، که نه گمراه، راه خویش شناخت، و نه هدایت شده به یقین رسید.
امام علی (علیه السلام)، نهج البلاغه، شرح صبحی صالح، خطبه: ۲۲۸.
ابن ابی الحدید در شرح این خطبه می نویسد:وقد وجدت النسخة التی بخط الرضی ابی الحسن جامع نهج البلاغة وتحت فلان عمر، حدثنی بذلک فخار بن معد الموسوی الاودی الشاعر، وسالت عنه النقیب ابا جعفر یحیی بن ابی زید العلوی، فقال لی: هو عمر، فقلت له: ایثنی علیه امیرالمؤمنین رضی الله عنه هذا الثناء؟ فقال: نعم... فاذا اعترف امیرالمؤمنین بانه اقام السنة، وذهب نقی الثوب، قلیل العیب، وانه ادی الی الله طاعته، واتقاه بحقه، فهذا غایة ما یکون من المدح. نسخه ای به خط سیدرضی، گرد آورنده نهج البلاغه دیده شده که زیر کلمه «فلان» عمر، نوشته شده است.این مطلب را برای من فخار بن معد موسوی شاعر نقل کرده است. از ابوجعفر نقیب در این باره پرسیدم، گفت: مقصود عمر است. گفتم: آیا امیرمؤمنان که خداوند از او راضی باد، عمر را چنین می ستاید. گفت: بلی.هنگامی که امیرمؤمنان اعتراف کند که عمر سنّت پیامبر را به پاداشت، و با دامن پاک، و عیبی اندک، درگذشت، وظائف خود نسبت به پروردگارش را انجام داد و تقوای الهی را رعایت کرد، این بالاترین درجه مدح و ستایش است.ابن ابی الحدید با زیرکی تمام، در آغاز کلام خود چنین وانمود می کند که هر خواننده ای در لحظه اول یقین می کند که خود او در نسخه ای به قلم سیدرضی دیده که او نام عمر را در کنار کلمه «فلان» نوشته است. و اگر کسی جمله دوم را نخواند گمان می کند که عبارت چنین است «وَجَدتُ» یعنی خودم دیدم، اما هنگامی که خوب دقت شود می گوید «وُجِدَت» چنین نسخه ای دیده شده است.
← توضیح زیر کلمه فلان
...

پیشنهاد کاربران

بپرس