ارواریس

لغت نامه دهخدا

ارواریس. [ ] ( اِ ) کرگدن. کَرگ. کَرکَند. حریش. مِرمیس. هرمیس. سناد. حمار هندی. وحیدالقرن. نِشان. غَندا. حمار ابیض. رجوع به کرگدن شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس