اردشیر میرزا

لغت نامه دهخدا

اردشیرمیرزا. [ اَ دَ /دِ ] ( اِخ ) ابن عباس میرزا متخلص به آگاه و ملقب به رکن الدوله وی در مبادی شباب تحصیل علوم ضروریه کرده پس به آموختن قواعد فروسیت و میدان و گوی و چوگان و رمی سهام و ضرب حسام و مشق نظام پرداخت تا در همه فن چون مردم یکفن کمال یافت و در عهد حیات ولیعهد نایب السلطنه به حکمرانی گّروس و صاین قلعه اختصاص داشت تا در بدو دولت محمد شاه ثانی قاجار طاب ثرپه با توپخانه جمعی خود بتقبیل رکاب اعلی آمده بدارالخلافه رفته مأمور به استیصال شاهزاده اسماعیل میرزا والی شاهرود و بسطام شد طوعاً او کرهاً بدربار شاهش فرستاد و به انتظام مهام استراباد و گرگان مأمور گشت و خدمات بزرگ به انجام آورد. سالها بحکمرانی مازندران و استراباد و عربستان و لرستان بزیست و مدتی حاکم دارالخلافه طهران بود و با عموم خلایق به مکرمت و معدلت سلوک فرمود در غیبت و حضور موکب فیروزی کوکب شاهنشاه عصرابوالنصر ناصرالدین شاه خلداﷲ ملکه حافظ گنج و خزاین و ناظم جیش و جنود نامعدود بود و چندی بحکومت گیلان و رشت مخصوص گشت علی الجمله در کمالات منقول و معقول ومراتب عربیه و مقامات ادبیه و ریاضی و حکمت و اخبارو تواریخ و سیر و اخلاق و سلوک و خط و ربط و نظم و نثر و عروض و بدیع ماهر و کامل بود. گاهی در زمان فراغ بنظم قصاید و غزلیات می پرداخت و از آن جمله است :
ای شهره شهر و فتنه برزن
بنما رخ و آتشم بجان برزن
در مشکین زلف پرخمت کرده
مسکین دل بیقرار من مسکن
آن قامت و زلف و چهره در چشمم
گوئی سرو است و سنبل و سوسن
آن عطر دو زلف مشکبیز تست
یا بوی عبیر و عنبر و لادن
نوشین لب تست یا ز مل ساغر
سیمین بر تست یا ز گل خرمن
آن روی تو یا که رای افرشته
آن موی تو یا که خوی اهریمن
مژگان تو تیرها زند بر دل
ابروی تو تیغها کشد برتن
بی طره تو که رشته جانست
هر موبتنم نشسته چون سوزن
هان سوز مرا ز لعل خود بنشان
تا چند زنی بر آتشم دامن
گر شاهان را ز زر بود افسر
از مشک ترا بسر بود گرزن.
رجوع بمجمع الفصحاء ج 1 صص 15 - 18 شود.

اردشیرمیرزا. [ اَ دَ / دِ ] ( اِخ ) ملک آرا از حکام استراباد از 1250 تا 1251 هَ.ق. ( سفرنامه مازندران و استراباد رابینو ص 165 ).

فرهنگ فارسی

ملک آرا از احکام استر آباد

دانشنامه عمومی

اردشیر میرزا شاهزاده قاجار و پسر نهم عباس میرزا پسر فتحعلی شاه قاجار بود.
در سال ۱۲۳۰ قمری از مادری ارمنی از اهالی تفلیس به نام شمایل خانم متولد شد. [ ۱] در زمان پدرش به حکومت گروس و سپس به حکومت استرآباد و آذربایجان و خراسان رسید. در سال ۱۲۷۳ هـ. ق لقب رکن الدوله یافت و در سال ۱۲۸۳ هـ. ق ( یا ۱۲۷۴ ) بر اثر بیماری کبدی جان سپرد. [ ۲]
رکن الدوله مردی فاضل بود و با تخلص «آگاه» شعر می گفت. مرگ او را براثر اثر زیاده روی در نوشیدن شراب دانسته اند. [ ۲]
رکن الدوله دو پسر و یک دختر داشت. دخترش نورالعین خانم با الله یارخان آجودان باشی ( متوفی ۱۲۹۴ قمری ) ازدواج کرد و صاحب پسری شد به نام حسن خان سردارکل.
عکس اردشیر میرزاعکس اردشیر میرزا
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

بپرس