ارجاس

لغت نامه دهخدا

ارجاس. [ اِ ] ( ع مص ) اندازه کردن آب را به مرجاس. ( منتهی الارب ). و آن سنگی است که در چاه اندازند تا به آواز آن عمق چاه معلوم شود.

ارجاس. [ اَ ] ( ع اِ ) ج ِ رِجس.

پیشنهاد کاربران

نام بنده حمید کرمی است بعد از تحقیقات و صحبت کردن با افراد ریش سفید که الآن اکثریت در قید حیات نیستند به این نتیجه رسیدم
نام اینروستای باستانی ارگاسپ بوده که ارگاسب هم می گفتند و بعد از حمله اعراب به ایران بدلیل عدم وجود حرف گ و پ در فرهنگ لغات عرب به ارجاسب تغییر نام داده است اما هنوز هم در گویش مردم محلی ارگاس تلفظ می شود که این واژه مرکب از ارگ بعلاوه اسپ یااسب می باشد که ارگ بمعنای دولتی یاحکومتی واسپ بمعنای اسب می باشد که نشان دهنده محلی برای پرورش و نگهداری اسب های حکومتی و دولتی می باشد که با توجه به موقعیت جغرافیایی این روستا و فاصله آن تا شهرهای بزرگ این منطقه . واژه ارگاسپ یا ارگاسب برای این روستا صحیح تر بنظر میرسد
...
[مشاهده متن کامل]

چون واژه ارجاسب که نام یکی از شخصیت های شاهنامه فردوسی است را نمی توان واژه ای مناسب برای این روستا دانست به دو دلیل
اولا در فرهنگ فارسی نام یک فرد را بدون پیشوند یاپسوند برای نامگذاری یک مکان جغرافیایی ( شهر روستا دریا رود و. . ) استفاده نمی کردند مانند شهربابک و تخت جمشید بندرعباس و. . .
دوما ارجاسب از شخصیت های به اصطلاح منفی یا پلید شاهنامه فردوسی است ( کشنده یا قاتل لهراسب شاه و زرتشت ) که دستور تجاوز و کشتار ایرانیان را نیز صادر کرده است
پس از دید بنده نامگذاری این روستا به نام ارجاسب صحیح نمیباشد و همان نامیکه نیاکان ما تلفظ می کردند ( ارگاسب ) مناسبتر است

جمع رجس
به معنای گناه، اثم ، معصیت، پلیدی

بپرس