اخلاق محیطی

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] با نگرش به خلقت انسان و زندگی او، ناگزیر و ناچار بودن او از ارتباط با طبیعت ، بلکه عجین بودن زندگی طبیعی با هستی او به گونه ای که بدون آن، امکان خلقت و ادامه حیات برای او نیست، روشن می شود.
وابستگی انسان به این جهان مادی یک واقعیت غیر قابل انکار بوده و بدیهی است که هیچ نقشی در اصل این وابستگی ندارد.
ساختمان وجودی و ادامه حیات و رشد او چنین اقتضایی دارد.
بر این اساس، یک بُعد وجودی انسان عبارت از بُعد مادّی و طبیعی است.

ارتباط اخلاقی انسان با طبیعت
در این مقاله به لحاظ جبری بودن پیوند و ارتباط انسان با طبیعت، از آن سخن نمی گوییم، زیرا بحث از آن در محدوده علوم طبیعی و تجربی است.
آن چه مورد نظر ماست، جنبه اخلاقی مسأله می باشد، و توجّهمان به رابطه ای است که در حوزه آگاهانه و اختیار انسان باشد.
هر چند اصلِ این رابطه ضروری بوده و ما قادر به تغییر آن نیستیم، ولی نحوه و چگونگی رابطه در حیطه اختیار ماست.
غذا ، آب و لباس و... را باید از طبیعت بگیریم و اراده ما دخالتی در این «باید» ندارد؛ لکن روش بهره برداری در حیطه اختیار ما قرار دارد.
آن چه در این بحث مورد نظر می باشد، ارتباط اخلاقی انسان با طبیعت، به عنوان رابطه یک طرفه است.

نوع رابطه انسان با طبیعت
اگر چه طبیعت رابطه جبری و ناآگاهانه با انسان دارد (رابطه غیر اخلاقی) ولی انسان با داشتن وابستگی جبری با طبیعت، به لحاظ روش بهره برداری و نحوه ارتباطش مختار بوده و رابطه ای آگاهانه با آن دارد.

تعریف طبیعت
...

پیشنهاد کاربران

بپرس