اخلاق النبی صلی الله علیه و اله و اهل بیته علیهم السلام

دانشنامه اسلامی

[ویکی نور] اخلاق النبی صلی الله علیه و آله و اهل بیته علیهم السلام. أخلاق النبی(ص) و أهل بیته(ع) اثر باقر شریف قرشی (متولد 1344ق) محقق سیره نویس عراق، به زبان عربی درباره سیره اخلاقی چهارده معصوم(ع) نوشته است.
کتاب حاضر دارای چهارده باب به تعداد چهارده معصوم(ع) است. در بیشتر ابواب روایات در سه بخش، مکارم اخلاق، رذائل اخلاقی و مکارم اخلاق آن معصوم ارائه شده است و در برخی چون باب آخر نیز تنها روایاتی درباره مکارم اخلاقی حضرت مهدی (عج) ذکر شده است.
کتاب با ذکر روایات اخلاقی پیامبر (ص) آغاز شده و با روایات اخلاقی حضرت مهدی (عج) به پایان رسیده است. نویسنده تلاش کرده در هر قسمت، مکارم اخلاقی از دیدگاه آن معصوم(ع) چون صبر، شجاعت، معاشرت با مردم و توبه و انابه و یا رذائل اخلاقی مانند: حسد، عجب، تکبر، ظلم و مانند را ذکر کند. البته در برخی تنها روایاتی در ذکر مکارم اخلاقی آنحضرت ارائه شده است.
در فصل اول کتاب که درباره رسول خداست، به مکارم اخلاقی ایشان پرداخته و از قول ایشان آورده است که پیامبر خدا (ص) فرمودند: «شما نمی توانید با اموالتان مردم را یاری کنید، پس آنها را با اخلاقتان یاری رسانید و خوشنود نمایید». در ادامه بیان می کند که اخلاق کریمه باعث شیوع محبت و موّدت بین مردم می شود، و اثر آن از بذل مال بیشتر خواهد بود. سپس حدیث دیگری را در حسن خلق آورده که آنحضرت می فرماید: «برترین شما کسانی هستند که اخلاقشان نیکوتر، مهمان نوازتر، انس گیر، انس پذیر و سهل الوصول ترند». برای مکارم اخلاق، هشت حدیث از پیامبر نقل کرده و برای رذائل اخلاق نیز چهار حدیث را از رسول خدا (ص) نقل کرده است. از باب نمونه از پیامبر خدا (ص) نقل می کند که فرمودند: «خداوند ابا دارد که آدم بد اخلاق را به توبه موفق بدارد. سوال شد چطور چنین چیزی ممکن است یا رسول الله؟ حضرت در جواب فرمودند: زیرا هنگامی که از گناهی خاج می شود در گناه دیگری می افتد». شارح ذیل این حدیث اضافه می کند که اخلاق سوء انسان را به اکتساب گناهان می کشاند تا جایی که او را هلاک کند (متن کتاب، ص18).
در ادامه، اخلاق و صفات ویژه رسول خدا (ص) از زبان امیرالمؤمنین نقل شده است که می فرمودند: «هرگز پیغمبر (ص) با کسی مصافحه نکرد که دستش را از دست او بیرون کشد تا اینکه آن کس دستش را بیرون کشد و هیچ کس برای کاری یا سخنی با او روبرو نمی شد که حضرت از او جدا شود جز آنکه اول آن کس جدا گردد و هر کس که با او در سخن منازعه می کرد و ساکت نمی شد حضرت زود ساکت می گشت. و هرگز دیده نشد که پاهایش را جلوی همنشینی دراز نماید و هیچ گاه بین دو چیز مخیر نمی شد جز اینکه سخت ترین را انتخاب می نمود و اگر به او ستمی می شد استمداد نمی خواست مگر در جایی که یکی از احکام خدا مورد هتک قرار می گرفت که در این هنگام نیز خشمش برای خدای (تبارک و تعالی) بود و تا دم مرگ هرگز در موقع غذا خوردن تکیه نکرد و هیچ درخواستی از او نشد که در جواب «نه» بگوید و هرگز حاجتمندی را جز با حاجت روا یا با سخن نرم رد ننمود» (همان، ص20).

پیشنهاد کاربران

بپرس