احضار نمودن

مترادف ها

arraign (فعل)
احضار نمودن

impeach (فعل)
متهم کردن، احضار نمودن، باز داشتن، عیب جویی کردن، بدادگاه جلب کردن، تردید کردن در، اعلام جرم کردن

فارسی به عربی

اتهم
( احضار نمودن (بمحکمه ) ) استدع

پیشنهاد کاربران

بپرس