اجماعا

/~ejmA~an/

برابر پارسی: گروهی

معنی انگلیسی:
in company, together, in a crowd

لغت نامه دهخدا

( اجماعاً ) اجماعاً. [ اِعَن ْ ] ( ع ق ) بالاجماع. بالاتفاق. متفقاً. اتفاقاً.

فرهنگ فارسی

متفقا

فرهنگ معین

( اجماعاً ) (اِ عَ نْ ) [ ع . ] (ق . ) همگی ، دست جمعی .

مترادف ها

altogether (قید)
یکسره، همگی، تماما، کاملا، روی هم رفته، با هم، اجماعا، از همه جهت

unanimously (قید)
اجماعا، متفقا

فارسی به عربی

جماعی
( اجماعاً ) بالإجماعِ

پیشنهاد کاربران

بپرس