ایینه دق


برابر پارسی: ( آیینه دق ) نزارنما

لغت نامه دهخدا

( آیینه دق ) آیینه دق. [ ن َ / ن ِ ی ِ دِ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) قسمی آیینه که صورت بیننده را سخت زرد و بی اندام نماید.
- مثل آیینه دِق ؛ شخصی سخت عبوس. شخصی همیشه محزون و غمناک بچهره.

فرهنگ فارسی

( آیینه دق ) قسمی آیینه که صورت بیننده را سخت زرد و بی اندام نماید
آیینهای که چهره شخص رانحیف وزردوزارنشان بدهد، کنایه ازشخص عبوس وغمگین که چهره اش باعث اندوه شود، آیینهای که چهره شخص رانحیف وزردوزارنشان بدهد، کنایه ازشخص عبوس وغمگین که چهره اش باعث اندوه شود

فرهنگ معین

( آیینة دق ) ( ~ء دِ ) (اِمر. ) ۱ - آیینه ای که چهرة انسان را زرد و نحیف نشان دهد. ۲ - کنایه از: آدم عبوس و ترشرو.

اصطلاحات و ضرب المثل ها

( آیینه دق ) معنی ضرب المثل -> آیینه دِق
انسان اخمو، بد اخلاق، و عنق و یا هر چیزی که انسان را به یاد غم بیندازد.

پیشنهاد کاربران

آیینەیِ دِق: ۱. [گونەای آیینه که بیننده را نزار نشان میدهد] نزارنما ۲. فردِ ترشرو؛ چیزِ غم - انگیز
یعنی هر چیزی که ما را یاد خاطرات تلخ و غم انگیز می اندازد

بپرس