اویزه

/~Avize/

مترادف اویزه: ( آویزه ) گوشوار، گوشواره

معنی انگلیسی:
appendix, appendage, drape, pendant, tag, (earring with a) pendant, vermiform appendix, lappet

لغت نامه دهخدا

( آویزه ) آویزه. [زَ / زِ ] ( اِ ) گوشوار. گوشواره. قرطه :
ای از تو مرا گوش پر و دیده تهی
خوش آنکه ز گوش پای در دیده نهی
تو مردم دیده ای نه آویزه گوش
از گوش بدیده آ که در دیده بهی.
کمال اسماعیل.
نخشبیهای وی از گوهر پاک
کرد یاقوت تر آویزه تاک.
جامی.
دُرِ نظم من در سراسرْ جهان
شد آویزه گوش شاهنشهان.
هاتفی.
و بیشتر این کلمه به معنی الماس و دیگر گوهرهای ثمین است که بحلقه گوشواره آویزند یا در نگین دان آن نشانند.
- آویزه گوش کردن گفته ای را ؛ آن را فراموش نکردن. از آن پند و عبرت گرفتن. هماره بدان کار کردن.

آویزه. [ زَ / زِ ] ( اِ )آپاندیس . ( فرهنگستان ).
اویزه. [ اَ زَ / زِ ] ( اِ ) شراب انگور و می. ( ناظم الاطباء ) ( برهان ).

فرهنگ فارسی

( آویزه ) ( اسم ) ۱ - گوشوار گوشواره . یا آویزه گوش کردن گفته ای را. آنرا بیاد داشتن و فراموش نکردن از آن پند گرفتن . ۲ - ضمیم. اعور آپاندیس
آویخته، هرچیز آویخته شده ازچیزدیگر
شراب انگور و می

فرهنگ معین

( آویزه ) (زِ ) (اِمر. ) ۱ - گوشواره . ۲ - آپاندیس .

فرهنگ عمید

( آویزه ) ۱. چیزی که به چیز دیگر آویخته شده، آویخته.
۲. (اسم ) گوشواره.
۳. (اسم ) گردن بند، گوشواره.
۴. (اسم ) (زیست شناسی ) آپاندیس.

فرهنگستان زبان و ادب

آویزه
{appendix, appendicis, appendix vermiformis} [پزشکی] لوله ای نازک و کوتاه به طول 7 تا 10 سانتی متر، چسبیده به انتهای کورروده متـ . آپاندیس * مصوب فرهنگستان اول

دانشنامه عمومی

آویزه. آویزه ( به ایتالیایی: Avise ) یک کومونه در ایتالیا است که در واله دائوستا واقع شده است. [ ۱]
آویزه ۵۲ کیلومترمربع مساحت و ۳۱۶ نفر جمعیت دارد و ۷۷۵ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.
عکس آویزه
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

مترادف ها

appendix (اسم)
ضمیمه، ذیل، پیوست، زائده، دنباله، اویزه، زائده کوچک، قولون، زائده اپاندیس

lug (اسم)
تیر، اویزه، کودن، ادم کله خر، گوش پوش، پس زدن دهنه اسب، گوشک، دیرک، قالب زدن، هر عضو جلو امده چیزی

pendant (اسم)
اویزه، لنگه، شیب

فارسی به عربی

عروة , معلق

پیشنهاد کاربران

بپرس