امیغی

لغت نامه دهخدا

( آمیغی ) آمیغی. ( ص نسبی ) مرکب ، مقابل بسیط. || مزجی. || حقیقی ، مقابل مجازی. ( برهان ).

فرهنگ فارسی

( آمیغی ) مرکب حقیقی

پیشنهاد کاربران

دکتر کزازی در نوشته های خود واژه " آمیغی" را به جای واژه ی " ترکیبی" به کار برده است.
یعنی خودرا از پاکی دانستن
آمیغی یعنی یکی از اسماء پروردگار است که به معنی عصاره، ذات و بوجود آورنده هر چیزی است
آمیغی به معنی ذات ، سرشت ، راستی ، حقیقت

بپرس