ال زیاد

لغت نامه دهخدا

( آل زیاد ) آل زیاد. [ ل ِ ] ( اِخ ) اولاد زیادبن ابیه که معاویةبن ابی سفیان او را بپدر خویش ابوسفیان ملحق ساخت ، و در دواوین و انساب ، او و فرزندانش را بقریش منسوب کردند. و عبیداﷲ زیاد، حسین بن علی علیه السلام را بامر یزید در کربلا بشهادت رسانید :
کربلا چون مقام و منزل ساخت
تا که آل زیاد بر وی تاخت.
سنائی.
کرده آل زیاد و شمر لعین
ابتذال چنین بتر بر دین.
سنائی.
آل مروان و آل سفله زیاد
که نرفتند جز براه عناد.
سنائی.
و مهدی عباسی در 159 هَ.ق. نسب آنان رابگردانید و بمردی موسوم به عبید رومی از ثقیف نسب کرد.

فرهنگ فارسی

( آل زیاد ) اولاد زیاد

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] آل زیاد. آلِ زیاد، سلسله ای از اعقاب زیاد بن ابیه که از ۲۰۴ تا ۴۰۹ق/۸۱۹ تا ۱۰۱۸م، بر یمن فرمان راندند.
در اواخر سده ۲ق/۸م، به سبب مبارزاتی که میان امین و مأمون بر سر خلافت درگرفت، قدرت سیاسی دستگاه خلافت بغداد دچار پریشانی شد و گروهی از علویان در برخی از شهرها بر خیلفه شوریدند.یکی از این علویان به نام ابراهیم فرزند امام موسی بن جعفر (علیه السلام)، معروف به جزّار در ۲۰۰ق/۸۱۶م در مکه بر خلیفه شورید و به یمن رفت و بر آن دیار چیره شد.مأمون عباسی به اشاره و صلاحدید فضل بن سهل، وزیر خود، شخصی از اعقاب زیاد بن ابیه به نام محمد بن ابراهیم بن عبیداللـه یا عبداللـه بن زیاد را امارت یمن داد و برای سرکوب علویان روانه آن دیار ساخت.
تختگاه
محمد پس از آن که حج گزارد، در ۲۰۳ق/۸۱۸م به یمن رفت و قبایل اشاعر و عَکّ را سرکوب کرد و بر علویان پیروز شد و تَهامه را مسخر ساخت.وی در ۲۰۴ق/۸۱۹م طرح شهر زَبد را ریخت
سید، فؤاد، مصادر تاریخ الیمن، ج۱، ص۳۵۱، قاهره، ۱۹۷۲م، ص ۱۴.
آنگاه هدایای گرانبهایی به وسیله یکی از موالی خود به نام جعفر به نزد مأمون فرستاد.جعفر در ۲۰۶ق/۸۲۱م با ۰۰۰‘۲ سوار که مأمون او را داده بود، بازگشت.از آن پس نیروی محمد فزون شد و او بر عدن، حَضْرَموت، صَنعا، نَجْران، دیارکنده، شِحْر، مِرْباط، أَبْیَن و لَحِج چیرگی یافت.جعفر نیز حکومت «جبال» را در دست گرفت و شهر مُذَیْخِرَه را در آن جا بنا نهاد که این شهر بعداً به مِخْلافِ جعفر معروف شد.
پایه گذار دولت مستقل یمن
...

[ویکی اهل البیت] آل زیاد. این صفحه مدخلی از کتاب فرهنگ عاشورا است
از جمله گروهی که به اسلام ضربه بسیار زده اند و در زیارت عاشورا مورد لعنت اند، «آل زیاد»ند (والعن... آل زیاد و آل مروان الی یوم القیامه).
نسل ناپاک «زیاد»،دستشان به خون عترت پیامبر آمیخته است.عبید الله بن زیاد که والی کوفه و بصره بود و امام حسین رادر کربلا کشت، فرزند همین زیاد است.مادر زیاد،سمیه نام داشت،از زنان زناکار صاحب پرچم.
زیاد از طریق آمیزش نامشروع و زنا توسط غلام سمیه به نام «عبید ثقفی » به دنیا آمد. زیاد را زیاد بن عبید می گفتند. از بدعت های معاویه، آن بود که برخلاف حکم پیامبر، این زنازاده را به دودمان بنی امیه ملحق ساخت و از آن پس او را«زیاد بن ابی سفیان » می گفتند. این موضوع که به «مساله استلحاق » معروف است، در سال 44 هجری انجام گرفت و مورد اعتراض بسیاری از بزرگان از جمله سیدالشهدا بود که در نامه اش به معاویه، این کار را در ردیف کشتن حجر بن عدی و عمرو بن حمق آورده و او را نکوهش کرده است. پس از انقراض امویان، مردم زیاد را به اسم مادرش سمیه یا به نام پدری ناشناخته، زیاد بن ابیه (زیاد، پسر پدرش) می خواندند.
امام حسین علیه السلام روز عاشورا در یکی از خطبه هایش جمله «الا و ان الدعی بن الدعی...» دارد که اشاره به ناپاک زادگی ابن زیاد و پدرش زیاد است که هر دو نسبی پست و آلوده داشتند و عبیدالله هم از کنیز زناکاری به نام مرجانه به دنیا آمده بود و به «ابن مرجانه » مشهور بود.
حاکمیت یافتن کسی چون پسر زیاد، فاجعه ای بود که عزت و کرامت مسلمین و عرب را نابود کرد. زید بن ارقم وقتی در کوفه شاهد آن بود که ابن زیاد بر لب های سر بریده ابا عبدالله علیه السلام می زند، گریه کنان و با اعتراض برخاست و از مجلس بیرون آمد و می گفت: ای جماعت عرب! از این پس برده شده اید. پسر فاطمه را کشته و پسر مرجانه را به امارت پذیرفته اید...
در همان ایام، آل زیاد به عنوان گروهی فاسد و شیطانی به شمار می رفتند. حتی یکی از شهدای کربلا به نام مالک بن انس مالکی یا انس بن حارث کاهلی در رجزی که در میدان می خواند، یکی از ابیات آن چنین بود: آل علی شیعة الرحمان آل زیاد شیعة الشیطان.
آل زیاد، طبق روایات دلهایی مسخ شده، دودمانی ننگین و مورد خشم بودند و روز عاشورا را به خاطر کشته شدن حسین بن علی، مبارک دانسته و به شادمانی روزه می گرفتند.

پیشنهاد کاربران

بپرس