اشغال کله

لغت نامه دهخدا

( آشغال کله ) آشغال کله. [ ک َل ْ ل َ / ل ِ] ( اِ مرکب ) افکندنیها از استخوانهای خرده و غضروفها و مانند آن از طعام موسوم به کیپا و کله پاچه. || ( ص مرکب ) سخت بی ارز. بسی بی سروپا ( مردم ).

فرهنگ فارسی

( آشغال کله ) سخت بی ارز بی سر و بی پا

فرهنگ عمید

( آشغال کله ) ۱. استخوان ها و خرده ریزه های کلۀ گوسفند که قابل خوردن نیست.
۲. (صفت ) [عامیانه، مجاز] مردم پست و بی سروپا.

اصطلاحات و ضرب المثل ها

( آشغال کله ) معنی اصطلاحات عامیانه و امروزی -> آشغال کله
احمق

پیشنهاد کاربران

آشغال کله : Head little =مثال میشه ببخشیدا احمق.
آشغال کله : [اصطلاح کوچه بازر] احمق

بپرس