اش و لاش شدن

لغت نامه دهخدا

( آش و لاش شدن ) آش و لاش شدن. [ ش ُ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) متلاشی شدن. از هم پاشیدن ، چنانکه مردار و جیفه ای. || سخت ریمناک و منبسط گشتن ، چنانکه ریشی.

فرهنگ فارسی

( آش و لاش شدن ) ( مصدر ) ۱ - از هم پاشیدن متلاشی شدن چنانکه مرداری و جیفه ای . ۲ - سخت چرکین شدن و منبسط گشتن زخم .
متلاشی شدن

فرهنگ معین

( آش و لاش شدن ) (شُ شُ دَ ) (مص ل . ) ۱ - از هم پاشیدن . ۲ - عفونی شدن زخم .

پیشنهاد کاربران

بپرس