استین افشاندن

فرهنگ فارسی

( آستین افشاندن ) ( مصدر ) ۱ - دست و بتبع آن آستین را بنشانه محبت خلوص عفو تحسین بخشش و احسان بحرکت در آوردن . ۲- اشاره کردن . ۳ - اجازه دادن . ۴ - پشضت پا زدن ترک گفتن فرو گذاشتن . ۵ - رقص کردن پایکوبی کردن . یا آستین ملال بر کسی افشاندن . با جنبش دست و آستین کراهت و نفرت خود را نشان دادن .

فرهنگ معین

( آستین افشاندن ) (اَ دَ )(مص ل . ) ۱ - تکان دادن دست و آستین به نشانة عفو یا بخشش . ۲ - پشت پا زدن ، ترک گفتن . ۳ - رقصیدن . ۴ - اجازه دادن .

پیشنهاد کاربران

سلام ببخشید کسی معنی
گاه وجد و سماع هر یک را. بر دو کون آستین فشان بینی رو می دونه؟
کنایه از اظهار تنعّم و بی نیازی کردن
فشاندی آستینی هر زمانی که در زیر عَلَم بودش جهانی
الهی نامه عطار
آستین افشاندن: [عامیانه، کنایه ] رقصیدن، انکارنمودن، انعام دادن. .
طردکردن

بپرس