ارد توله

لغت نامه دهخدا

( آردتوله ) آردتوله. [ ل َ / ل ِ ] ( اِ مرکب ) آردهاله :
آن آردتوله خور که بمن لوت خوار گفت
چون ماستابه پخت ز من عذرها بخواست.
بسحاق اطعمه.

فرهنگ فارسی

( آرد توله ) ( اسم ) آشی است مانند کاچی که از آرد پزند .
آردهاله

پیشنهاد کاربران

بپرس