اذین زدن

لغت نامه دهخدا

( آذین زدن ) آذین زدن. [ زَ دَ] ( مص مرکب ) آذین بستن : و بتمامت ممالک آذینها بزنند. ( تاریخ طبرستان ). فرمود تا بخروارها زرو جواهر و جامه ها با مهد و عماری پیش مهر فیروز فرستند و بجمله ممالک آذینها زنند. ( تاریخ طبرستان ).

فرهنگ فارسی

( آذین زدن ) ( مصدر ) زینت کردن دکانها و بازارها در روزهای جشن و شادمانی .
آذین بستن

پیشنهاد کاربران

بپرس