اذان الفیل

لغت نامه دهخدا

( آذان الفیل ) آذان الفیل.[ نُل ْ ] ( ع اِ مرکب ) پیل گوش. فیل گوش. پیلغوش. فیلجوش. خبزالقرود. رجل العجل. آرن. ( تحفه ). || آرن بزرگ . لوف الکبیر. شجرةالتّنین. دراقینون. || آرن جعده. لوف الجعده. || آرن قلقاس. قلقاس. ( قاموس ). || آرن حیه. لوف الحیة. لوف مستطیل. لوف الارقط.

فرهنگ فارسی

( آذان الفیل ) گوش پیل
پیل گوش فیل گوش

پیشنهاد کاربران

بپرس