اجین

لغت نامه دهخدا

( آجین ) آجین. ( ن مف ) آجیده. آژده. آزده :
ز شاخ گوزنان رمه در رمه
زمین بیشه ای گشت آجین همه.
فردوسی.
- تیرآجین ؛ بتیر بسیار زده شده.
- شمعآجین کردن ؛ عقوبتی که تن را جای جای سوراخ کرده ، شمع در آن فروکرده افروختندی.

فرهنگ فارسی

( آجین ) ( صفت ) آجیده آژده : تیر آجین شمع آجین .
آجیده آژده
امربه آجیدن، به معنی آجیننده درترکیب باکلمه، آژن

فرهنگ معین

( آجین ) (ص . ) آجیده ، آژده .

فرهنگ عمید

( آجین ) ۱. = آجیدن
۲. آجیده شده با (در ترکیب با کلمۀ دیگر ): تیرآجین، شمع آجین.

گویش مازنی

( آجین ) /aajin/ نهرهای کوچک دست ساز در مزارع

دانشنامه عمومی

آجین. آجین روستایی در بخش پیرسلمان شهرستان اسدآباد استان همدان ایران است
«آجین» در لغت نامه دهخدا و فرهنگ معین: آژده - آجیده ذکر شده است.
آجین، مرکز بخش پیرسلمان در غرب شهرستان اسدآباد است.
آجین دارای آب و هوایی معتدل در تابستان و سرد در زمستان می باشد. اطراف این شهر را کوه ها و تپه های کوچک و بزرگ، دربرگرفته اند. آجین دارای سه چشمه و یک رودخانه کوچک می باشد که از وسط آن می گذرد.
آجین از ۵محله یا طایفه اصلی تشکیل شده است که عبارتند از:
• قاسم طایفسه
• مامویی ( محمودی ) طایفسه
• رشتیان طایف سه
• کاکا طایفسه ( چای مله )
• سیداجاقی ( سیجاقی )
بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵ جمعیت این روستا ۲٬۷۳۸ نفر ( ۸۲۲ خانوار ) بوده است. [ ۱]
عکس آجینعکس آجین
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

چو روحِ جغد گردان در مزار آجینِ این شبها
مزار آجین = مملو از مزار ( زیاد گورستان )
قصه شهر سنگستان
کتاب از این اوستا
مهدی اخوان ثالث
آجین ، فروبردن ، درون سوراخی فروبردن چیزی یا سوزن فرو بردن ، در واژه �شمع آجین � که گونه ای شکنجه و مرگ بوده ، بر بدن کسی سوراخهایی ایجاد کرده و سپس درآن شمع ها رو فرو برده تا آنکس با دردی همراه سوختن
...
[مشاهده متن کامل]
، جان از بدنش برود ، و درهمین حال اورا در شهر میگردانیدند . واژه آجین ، برای فروبردن چیزی در سوراخی یا پارچه بکار میرود و پس از سوزنکاری ، پارچه را آجیده گویند.

اجداد پدری من از اهالی آجین دوجین هستند، وقتی که آبیاری کرت های متعدد مزارع و باغ ها بصورت همزمان انجام می شود، در زبان محلی آنرا آجین کردن می گویند. یعنی نیازی نیست شخص آبیار یکی یکی کرت ها را آبیاری
...
[مشاهده متن کامل]
کندو با آجین کردن آب به کرت های مختلف در فصل پرآبی خود را راحت می کند. با توجه به کاربرد این کلمه در زبان محلی که همان زبان تاتی است، پس کلمه ی آبگین می تواند ریشه ی فارسی کلمه ی آجین باشد. در زبان تاتی به آب "او" می گویند پس اوگین به اوجین وبا روانکاری به آجین تبدیل شده است. وجود نهرهای متعدد برای آبیاری باغ ها و مزارع می تواند علت نامگذاری روستای آجین دوجین را در منطقه ی کوهپایه ی البرز که در شمال کردان است توجیه کند. به نظر من آجین دوجین به معنای روستا و منطقه ی پر آب با نهرهای جاری فراوان است.

محل زندگی جین ها ( حسن جین ونجف جین )

1 - علاوه براینکه آب بعنوان منشاء حیات درفرهنگ هند. واروپایی که ایران هم درآن حوزه قراردارد مقدس ( مورد احترام ) شمرده می شده ، درایران اهمیت آب به جهت کمبود آن نمودبیشتری داشته ودارد .
2 - وآزه آباد وآبادبا آب پیوند دارد و نهایتا با بودن وهستی پیوندپیدا می کند ومی توانید درکتب تاریخی به واژه �هست� که بصورت اسم خاص برای نامگذاری آبادی ها بکار می رفته برخوردکنیدمثل �هست عبدالله ( تاریخ قم ) . وچون بودن وهست با زادن وزایش پیونددارد امروزه هم واژه �هستی ) وبعضا با اافزوده �خانم � وبشکل �هستی خانم � بصورت اسم خاص برای خانمها بکارمی رود . نام روستا های زیادی بشکلی دربردارنده واژه آب هستند .
...
[مشاهده متن کامل]

آجین:
ازترکیب �آ� و�جین� بوجودآمده ومشابه آن �خورجین� است ( دربردارنده خوراک )
واژه جین همان گین وگان درفارسی است که �گ� درعربی به �ج� تبدیل شده جان یا جین همان گان فارسی هستند که در بسیاری ازاسامی ازجمله دراسامی آبادیها مشادهه می شود مانند �ارسنجان ، رفسنجان ، برازجان� ومترادف �آباد �یا �آبادی� و�هست یا هستی � است
وآژه �آ�درابتدای واژه �جین� درابتدا �آب � که با درنظر گرفتن توضیحات بالا �آجین� می تواند�آب گین ، یا آب گان و. . . ) بوده باشد که درنهایت آنرا مکان پرآب یا دارنده آب معنی کرد . تعبیری که شما ازاین کلمه کرده اید درمورد یک پسونداست که به دنبال اسم می آید وآنرا دارنده صفت یا حالت نشان می دهد . مانند �زهرآگین�یا خشمگین �که درابتدا �خشم آگین � بوده درحالیکه آجین خود یک اسم است که ازپیوند �آ�به معنی �آب� و�جین یا گین یا جان یا گان � بوجودآمده است

شهری ( مرکز بخش پیرسلیمان ) در 20 کیلومتری غرب اسدآباد همدان ، دارای آب و هوایی معتدل در تابستان و سرد در زمستان ، با 3500 نفر جمعیت در سال 1388 و با 30 روستای تابعه ، جمعا 13 هزار نفر جمعیت دارد . گویش آجین ، ترکی است . وسعت زمینهای کشاورزی آن 4000 هکتار و باغات آن ، 2000 هکتار برآورد می گردد .

بپرس