اجه

لغت نامه دهخدا

( اجة ) اجة. [ اَج ْ ج َ ] ( ع اِ ) رجوع به اجّه شود.
اجه. [ اَج ْ ج َ ] ( ع اِ ) اَجَّة. چیزی که حاصلش گرم باشد. || چیز گرم. || سختی گرما. ( مهذب الاسماء ). سوزش گرما. ( منتهی الارب ). || اختلاط. گویند: القوم ُ فی اَجة. ( منتهی الارب ). ج ، اِجاج.

اجه. [ ] ( اِخ ) موضعی بر ساحل رود سند، قرب مولتان. رجوع به حبط ج 1 صص 418 - 419 و حبط ج 2 ص 405 شود.

اجه. [اِج ْ ج َ ] ( هندی ، اِ ) بهندی قصب السکر است. نیشکر.

فرهنگ فارسی

موضعی بر ساحل رود سند

گویش مازنی

( آجه ) /aajeh/ سوراخ نمودن چرم پاپوش های قدیم از جمله چموش و چاروق جهت عبور دادن تسمه های چرمی که در حقیقت سلف بند کفش امروزش می توان نامید

دانشنامه عمومی

آجه. آجه یکی از روستاهای استان گیلان در شمال ایران است.
عکس آجه
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

بپرس