اثار معرفت خدا

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] آثار معرفت خدا. افعالی که انسان در ارتباط با خدای متعال انجام می دهد و نیز حالاتی که در همین رابطه در روان انسان پدید آید از معرفتی که نسبت به خدای متعال دارد حاصل خواهد شد.
بدنبال خداشناسی، حالات و توجّهات و کیفیات نفسانی خاصّی در انسان پدید می آید که به مقتضای این حالات مخصوص و توجّهاتی که نسبت به صفات الهی می یابد در چارچوب شرائط خاصّ خارجی، افعالی را انجام خواهد داد. معرفتی را که افراد نسبت به خداوند تحصیل می کنند از جهت عمق و وسعت مفاهیم در سطوحی بسیار متفاوت است و به اصطلاح، عرض عریضی دارد، تا آن جا که تقریباً می توان گفت: مراتب معرفت الله در انسان میل به بی نهایت دارد. فی المثل، معرفتی که عموم مردم درباره خدا پیدا می کنند در حدّ یک شناخت اجمالی از موجودی است که جهان از او بوجود آمده به این معنی که اگر او نمی بود یا بود و نمی خواست جهان بوجود نمی آمد؛ ولی، فوق این مرتبه اجمالی، مراتب بسیار زیاد و متفاوتی وجود دارند که می توانند در تغییر حالات و رفتار و شکل دهی به آن ها تاثیر چشم گیر و نقش مهمّی داشته باشند، تا می رسد به آن معرفتی که خدای تعالی نسبت به ذات خویش دارد و برای هیچ انسانی و هیچ موجود دیگری غیر از خود خداوند، داشتن چنین معرفتی، مقدور و میسّر نیست.معرفتی که انسان نسبت به خدای متعال پیدا می کند، به تناسب عمق و کمال خود معرفت و مقدار توجّهی که انسان نسبت به معرفت خویش پیدا می کند و مفهومی که از اسماء و صفات الهی در ذهن وی ایجاد می کند حالات خاصّی در انسان بوجود می آورد که بلحاظ مقدّماتش اختیاری است و می تواند مورد امر و نهی اخلاقی قرار گیرد و دارای ارزش اخلاقی باشد. و این حالات نیز بنوبه خود منشا رفتارهای ویژه ای در انسان خواهند شد.
← تاثیر معرفت در حالات انسان
قرآن کریم در این رابطه دو گروه از انسان ها را در آیات زیادی مطرح می سازد که با هم کاملاً متفاوتند: یک گروه، آنان که دلهایشان تحت تاثیر ادراکات و معارفی که پیدا می کنند قرار گرفته و در نتیجه، خوف و خشیت و حالاتی نظیر آن ها در دلشان و تغییر و تحوّل مثبت در رفتارشان پدید می آید و گروه دیگر کسانی که سنگدلند، تحت تاثیر چیزی قرار نمی گیرند و درباره آنها تعبیر قساوت را بکار می بریم.در این باره آیات فراوان است و ما در این جا برای نمونه اشاره می کنیم به آیات: «ولقد ارسلنا الی امم مّن قبلک فاخذناهم بالباسآء والضّرّاء لعلّهم یتضرّعون فلولا اذ جآءهم باسنا تضرّعوا ولکن قست قلوبهم وزیّن لهم الشّیطان ما کانوا یعملون؛
انعام/سوره۶، آیه۴۳ - ۴۲.
اکنون، اگر انسان، باندازه ظرفیت ذهنی خود عظمت خدا را درک کند و به این معنائی که درک می کند توجّه داشته باشد و بویژه، اگر بوسیله این تفکّرات، درک فطری در انسان بیدار شود و علم حضوری در وی صیقلی بخورد و عظمت الهی برایش جلوه کند، در این صورت حالت خاصّی برای انسان حاصل خواهد شد که احتمالاً، واژه «اخبات» در آیات و روایات بیانگر آن خواهد بود.اگر ما بتوانیم عظمت الهی را درک کنیم که عظمتی ملیاردها برابر عظمت آدمیان و موجودات نیز در برابر آن همانند قطره ای است در مقابل اقیانوس بیکران، به تناسب مقدار توجّه و معرفتمان حالت خضوع و تواضعی را در نفس خود احساس می کنیم که هر قدر معرفت ما کاملتر باشد این احساس در ما زنده تر و عمیق تر خواهد بود. پس اگر می شنویم امیرالمؤمنین علی (علیه السّلام) یا سایر معصومین (صلوات الله علیهم اجمعین) به هنگام عبادت خدا حالاتی برایشان پیش می آمد که برای ما قابل تصوّر نیست: حالاتی مثل لرزش بدن، پریدن رنگ از صورت و حالات دیگری از این قبیل؛ شنیدن آن نباید باعث تعجّب و ناباوری ما شود. این ها حالات ویژه ای است که در مقابل درک عمیق عظمت به انسان دست می دهد و اگر چه اصولاً توجّهی به نعمت ها و یا عذاب های الهی هم نداشته باشد و اصلاً فکر نکند که خداوند با او چگونه عمل خواهد کرد. همان درک عظمت کافی است که این حالات و از آن جمله حالت خضوع را در نفس انسان ایجاد و بدنبالش میل به پرستش و رفتار متواضعانه را در روان وی فعّال و اعمال و رفتار عبادی را رکوع کردن و در سجده بخاک افتادن در برابر خداوند بزرگ در اعضاء وی ظاهر سازد. این یک میل طبیعی است در انسان که احتمالاً در ریشه و اساس به میل به پرستش که از امیال فطری اصیل انسان است بر می گردد. آری انسان فطرتاً مایل است در برابر یک عظمت بی نهایت خضوع کند و وقتی درک می کند وجود خودش هم از آن او است که مالک همه هستی ها است دلش می خواهد این مملوکیت و عبودیت خودش را به شکلی اظهار کند و ما آن اموری را که نمایانگر این حالت خضوع روحی و مملوکیت انسان است، عبادت می نامیم.بنابراین، در اثر وجود معرفت است که چنین احساس و میل و اعمالی در انسان پیدا می شود: احساس تواضع و کوچکی خویش، میل به اعمال ناشی از این احساس و یک سری اعمال و رفتار که عبادت نام دارند. بهر حال چنین میلی در برابر درک عظمت در انسان وجود دارد، خواه به میل پرستش برگردد و یا میل پرستش خدا یک میل ذاتی مستقل از آن باشد، و چنان که قبلاً گفتیم «اخبات» نام دارد.
محبت
...

پیشنهاد کاربران

بپرس