اثار معرفت به افعال الهی

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] آثار معرفت به افعال الهی. افعال الهی که جلوه هایی از صفات الهی هستند، در صورتی که مورد شناخت و ادراک انسان قرار گیرند، آثار ویژه ای در دل و روان و سپس در عمل و رفتار وی پدید می آورند.
از آنجا که افعال الهی چهره های گوناگونی دارند، به این معنا که مفاهیم مختلفی از آنها انتزاع می شود و با زمینه های مختلف روحی انسان ارتباط پیدا می کنند، به تناسب آنها صفات و افعال اخلاقی متعدّدی در این رابطه مطرح می شود.
حالت شکر و سپاس
از جمله شناخت های مربوط به صفات و افعال الهی معرفت به این حقیقت است که خداوند نعمت های زیادی به انسان اعطا کرده است و اینکه وی می تواند این اعطاء و انعام را در دنیا ادامه بدهد و اینکه نیز او می تواند این نعمت های دنیوی را بیفزاید و از اینها گذشته قادر است انسان را از نعمت های دیگری برتر و بالاتر و بیشتر از این نعمت ها در عالم آخرت برخوردار سازد و در مقابل، معرفت به این حقیقت که او می تواند این نعمت های دنیوی را از وی بگیرد و اینکه قادر است در جهان ابدی او را از همه نعمت ها محروم و به عذاب و رنج ابدی مبتلا سازد.شناخت خداوند بلحاظ قدرت فوق و توجّه به اینگونه افعال الهی می تواند در انسان حالات خاصّ روانی و رفتاری پدید آورد: حالت شکر و سپاس، نخستین حالتی است که با توجّه به منعم بودن خدا و شناخت او به عنوان ولیّ نعمت در انسان بوجود می آید و یا بهتر است بگوئیم: اولین میلی است که پس از این شناخت در انسان بیدار می شود. حالت شکرگزاری میلی است فطری که هر انسان، این حالت را نسبت به هر منعمی بلحاظ انعام وی در خود احساس می کند و هر کسی قادر است آن را در درون خود تجربه کند؛ یعنی، وقتی شخصی به شخص دیگر احسان، و نعمتی به وی اعطا می کند، شخص متنعّم در مقابل منعم خویش احساس خاصّی پیدا می کند که منشا شکر و سپاس وی نسبت به او می شود به او احترام می گذارد، با زبان قدردانی می کند و در عمل سعیش بر این است بگونه ای رفتار کند که متناسب با احسان او باشد. اینها همه مراتب شکر است امّا منشا همه، احساسی است که در دل وی پدید می آید.اکنون، با توجّه به این میل عمومی و فطرت نوعی انسان، می گوئیم: از آنجا که با شناخت و معرفت دقیق می توان دریافت که منعم اصلی انسان، خداوند است و همه نعمت ها را از ریز و درشت و پنهان و آشکار، با واسطه یا بی واسطه، او به مخلوقات می دهد؛ طبعاً، این احساس نسبت به خدای متعال باید در دل انسان، بصورت عمیق تر و کامل تر وجود داشته باشد؛ چرا که، نعمت های او بزرگ، عمیق و بی شمار است که «و ان تعدّوا نعمة الله لاتحصوها؛
ابراهیم/سوره۱۴، آیه۳۴.
از جمله شناخت های انسان نسبت به خدای متعال، معرفت به این حقیقت است که خداوند می تواند همه نعمت هائی را که در این دنیا به وی داده است _ مانند عمر و صحّت و سلامتی و دوستان و آشنایان و اولاد و اموال و غیره _ از وی باز پس گیرد و به عبارتی این نعمت ها را از او سلب کند و نیز معرفت به اینکه وی قادر است در جهان ابدی او را از همه نعمت ها محروم و به عذاب و رنج ابدی مبتلا و به دوری از بهشت و نعمت هایش و از همه بدتر به دوری از خدا و رحمت خدا گرفتار سازد؛ چنانکه، در مقابل هم او می تواند نعمت هائی را که داده است همچنان ادامه دهد و یا حتّی بر این نعمت ها در آینده از جهت کمّی یا کیفی بیفزاید و نیز در آخرت از نعمت های بیشتر و والاتر ما را برخوردار سازد.توجّه به این معنی و شناخت خداوند به لحاظ آنکه از چنین قدرتی برخوردار است و سعادت و شقاوت انسان در دنیا و آخرت بدست او است، دو حالت روانی و نفسانی «خوف و رجاء» را در ما برمی انگیزد.بنابراین، «خوف» و «رجاء» هر دو به آینده انسان مربوط می شوند بر خلاف شکر که در مقابل نعمت هائی است که قبلاً خدا به انسان داده است. چنان که این دو حالت؛ یعنی، «خوف» و «رجاء» از جهت ریشه با هم نیز تفاوت دارند؛ چرا که، «خوف» حالتی است ناشی از شناخت خدا به این لحاظ که قادرست نعمت های دنیوی را در آینده از ما سلب کند و از نعمت های اخروی محروممان سازد و «رجاء» حالتی است ناشی از شناخت خدا به این لحاظ که قادر است در آینده نیز به اعطاء این نعمت های دنیوی ادامه دهد، از نظر کمّی و کیفی آن را بیفزاید و ما را از نعمت های بزرگ اخروی نیز برخوردار سازد.خوف از محرومیّت و امّید به آینده بهتر در فطرت انسان ریشه دارند و دو عامل قوی و نیرومند هستند برای آنکه انسان را وادار به تلاش و کوشش و خودسازی و اصلاح امور مادّی و معنوی خویش سازند و بلحاظ همین نقش و اهمیّتی که دارند، قرآن از بعد تربیتی روی آنها تاکید فراوان دارد و در بیدار کردن و جهت دهی صحیح آن دو و با لحن های مختلف و در مناسبت های گوناگون اهتمام می ورزد.
خشوع
...

پیشنهاد کاربران

بپرس