اتش پا

فرهنگ اسم ها

لغت نامه دهخدا

( آتش پا ) آتش پا. [ ت َ ] ( ص مرکب ) مجازاً تندرو. دوان :
باز در بستندش و آن درپرست
بر همان امید آتش پا شده ست.
مولوی.
جنیبت بس که آتش پای گشته
هلال نعل پروین سای گشته.
امیرخسرو دهلوی.

فرهنگ فارسی

( آتش پا ) تندرو دوان

فرهنگ معین

( آتشپا ) ( ~. )(ص مر. ) تیزرو، بی قرار و آرام .

فرهنگ عمید

( آتش پا ) ۱. تندرو، تیزرو.
۲. بی قرار، بی آرام.

پیشنهاد کاربران

بپرس