اتش بی دود

لغت نامه دهخدا

( آتش بی دود ) آتش بی دود. [ ت َ ش ِ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) شواظ. || کنایه از آفتاب و قهر و غضب و شراب لعلی. ( برهان ). || در بعض فرهنگها مجازاً به معنی لعل و عقیق و یاقوت نیز ضبط شده است.

فرهنگ فارسی

( آتش بی دود ) کنایه از آفتاب و قهر و غضب و شراب

پیشنهاد کاربران

بپرس