اباجی

/~AbAji/

مترادف اباجی: ( آباجی ) آبجی، اخت، باجی، خواهر، دده، شاباجی، همشیره

متضاد اباجی: ( آباجی ) داداش

فرهنگ فارسی

( آباجی ) ( اسم ) همشیره خواهر آبجی باجی .

فرهنگ معین

( آباجی ) [ تر. ] (اِمر. ) خواهر، آبجی .

پیشنهاد کاربران

آبجی: خواهر، همشیره
در برخی از مناطق شرق گیلان هم به معنی آبجی استفاده میشه
آباجی در مناطقی زاگرس نشین ( لرستان کردستان ) هم در معنای خواهر استفاده میشه
برادر من چرخ و فلک زدن را بلد نیست
آبجی ، باجی ، آباجی
باجی در ترکی یعنی خواهر
آغا که در ترکی یعنی بزرگ و محتشم
آغاباجی
بئی یعنی برادر و جناب
آغا بئی هم میشه آبی یا آبه
اباجی در اصفهان به معنی خواهر هست
حتی در شرایط مختلف مثل رفیق صمیمی به کار می رود.
در گویش یزدی به معنای خواهر و آبجی هست

بپرس