اب نکشیده

/~AbnakeSide/

لغت نامه دهخدا

( آب نکشیده ) آب نکشیده. [ ن َ ک َ / ک ِ دَ / دِ ] ( ن مف مرکب ) تطهیرنشده. || مجازاً در تداول عوام ، سخت درشت : فحش آب نکشیده.

فرهنگ فارسی

( آب نکشیده ) تطهیر نشده

فرهنگ معین

( آب نکشیده ) (نَ کِ دِ ) (ص مر. )۱ - بد و زشت . ۲ - نامفهوم .

اصطلاحات و ضرب المثل ها

( آب نکشیده ) معنی اصطلاح -> آب نکشیده
فحش / ناسزا / متلک / مَثَل /... رکیک، اهانت آمیز، نامتعارف
مثال:
- سورچی چند فحش آب نکشیده به زبان ترکی و روسی داد، صدای شلاقش بلند شد.
( علویه خانم – صادق هدایت )

- همیشه چندتا متلک آب نکشیده توی چنته داشت و نثار هرکسی می کرد که سر راهش قرار می گرفت.

پیشنهاد کاربران

آب نکشیده: زشت، بد، نامفهوم، کنایه از خشن و رکیک و اهانت آمیز.

بپرس