ته تغاری

/tahtaqAri/

معنی انگلیسی:
last-born

لغت نامه دهخدا

ته تغاری. [ ت َه ْ ت َ ] ( ص نسبی مرکب ، اِ مرکب ) آنچه در ته تغارماند از ماست و غیره. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ). || به مزاح ، فرزند بازپسین زن که پس از آن نزاید. بچه آخرین زنی. فرزند واپسین. عجزه. زکرمه. ابن هرمة. ابن عجزة. ( از یادداشتهای مرحوم دهخدا ).

فرهنگ فارسی

آنچه در ته تغار ماندازماست و غیره

فرهنگ عمید

آخرین فرزند خانواده.

واژه نامه بختیاریکا

دیندا زا

پیشنهاد کاربران

تو کوردی سورانی، ما بهش میگیم پاشه به ره یعنی آخرین میوه و ثمره درخت، واپسین بار و محصول؛ مقابل نوبر
ته تاغاری از کلمه تورکی گرفته شده
داغارجیق=داغار ( کیسه ای که چوپان ها وسایل خود را داخل آن میگذارند و به کوه میبرند ) جیق ( کوچک ) یعنی کیسه کوچک
داغار تبدیل شده به تاغار یا تغار حالا ته تغاری میشه اون چیزی که ته کیسه است و آخر از همه بیرون میاد البته استفاده زیبایی نیست
...
[مشاهده متن کامل]

در تورکی ما میگیم سون بشیک یعنی آخرین گهواره

دویما:کوردی کرمانجی
دوا:کوردی سورانی
دما:کوردی بختیاری
آخر:فارسی
اصطلاح ته تغاری برای فرزند آخر بی احترامی به مادر است با توجه به معنی تغار برای مادر اصطلاح قشنگی نیست باید جامعه به معنی بعضی از کلمات توجه بیشتری شود
ته تغاری یعنی آخرین فرزند در خانواده
به بچه کوچک خانواده می گویند
فرزند آخر یا
یا چیزی که آخرش هست

● تَه تَغاری: آخرین فرزند و کودک در بین چند فرزند دیگر - یعنی سه یا بیشتر - را چه دختر چه پسر ته تغاری می نامند؛ مثلاً اگر در یک خانواده سه یا چهار یا بیشتر کودک باشد، کوچکترین کودک –یعنی از نظر سنّی -
...
[مشاهده متن کامل]
ته تغاری نامیده می شود. واژه ی تَه تَغاری از دو واژه ی تَه به معنای کف و سطح داخلی چیری یا ظرفی و تَغار به معنای ظرف سفالی برای نگه داشتن ماست و پسوند ی برای ساختن اسم.

در گفتار لری از واژه دِمازا هم استفاده می کنند.
دِما= ته، آخر
برای پارسی نویسی میتوانیم واژه ی پیرزاد را به کار ببریم. ( لری، لرستان از پیرزاد استفاده میکنند )

بپرس