تفاعل
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. [قدیمی] تٲثیر متبادل بین دو جسم یا دو ماده.
پیشنهاد کاربران
( حقوق ) وزن "تفاعُل" در حقوق معمولاً نشان دهنده ''رابطه دوسویه، تعامل یا تأثیر متقابل بین دو طرف'' است. مثل تفاسخ ( فسخ عقد توسط هریک از احد طرفین ) ، تساقط ( اسقاط تعهدات قراردادی توسط هریک از احد طرفین ) ، تضامن ( مسئولیت قراردادی توسط هریک از احد طرفین ) ، تهاتر، …
تفاوت فعل و عمل: فعل به کار جزئی و لحظه ای مربوط می شود که به سرعت انجام شود اما �عمل� یک کار استمراری و همراه با برنامه ریزی قبلی است
اثر پذیری
در صرف عربی یکی از باب های ثلاثی مزید می باشد معنی فارسی آن :اگر حروف اضافی آن را
برداریم حروف اصلی فعل میباشد که در اصل
معنی تفاعل است ومعنی فعل هم عبارت از
انجام دادن کار ' انجام عمل' اثر چیزی را پزیرفتن
... [مشاهده متن کامل]
و کردار و کاری که بین دونفر ویا بیشتر ویا بین چند گروه در یکی از سه زمان انجام شده باشد.
برداریم حروف اصلی فعل میباشد که در اصل
معنی تفاعل است ومعنی فعل هم عبارت از
انجام دادن کار ' انجام عمل' اثر چیزی را پزیرفتن
... [مشاهده متن کامل]
و کردار و کاری که بین دونفر ویا بیشتر ویا بین چند گروه در یکی از سه زمان انجام شده باشد.