بلورد

لغت نامه دهخدا

بلورد. [ ب َ وَ ]( اِخ ) یکی از دهستانهای بخش مرکزی شهرستان سیرجان. این دهستان در شرق سعیدآباد واقع است و حدود آن بدین شرح است : از شمال به دهستان کوه پنج ، از مشرق به دهستان گوغر، از جنوب به دهستان خبر، از مغرب به دهستان حومه سعیدآباد. آب آن از قنات و چشمه و محصول عمده ٔآن حبوب ، لبنیات ، غلات ، کرک ، پشم ، روغن و کتیرا است.این دهستان از 60 آبادی بزرگ و کوچک تشکیل شده و جمعیت آن 2918 تن است. مرکز دهستان قریه بلورد و قرای مهم آن عبارتند از: تنگوئیه ، تکیه ، گلناآباد، چنارکف ، حشون و اسطور. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8 ).

بلورد. [ ب َ وَ ] ( اِخ ) مرکز دهستان بلورد، بخش مرکزی شهرستان سیرجان. سکنه آن 180 تن. آب آن از قنات و محصول آن غلات و حبوب است. ساکنان این ده از طایفه بچاقچی هستند ومزارع علی آباد، نصرآباد، زمزج جزء این ده هستند. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8 ).

فرهنگ فارسی

مرکز دهستان بلورد بخش مرکزی شهرستان سیرجان . آب از قنات . محصول غلات و حبوب . ساکنان این ده از طایف. بچاقچی هستند و مزارع علی آباد - نصر آباد زمزج جزئ این ده هستند .

پیشنهاد کاربران

بپرس