94 1550 100 1 اجازه…را به او داد معنی کلمه اجازه…را به او داد به عربی اجازه…را به او دادأتاحَ لَه اجازه…را به او داد را به اشتراک بگذارید معنی یا پیشنهاد شما واژه نام شما رایانامه معنی یا پیشنهاد شما نام نویسی | ورود تازه ترین پیشنهادها معین کریمی > outward Mera > mera منصور > قهقرایی S.E > photogenerated ج قاسمی > silhouette سمانه جمالپور > سلام عزیزم ناهید جعفری > asshole بهمن > گورچین نگارش واژه نو | پیشنهادهای امروز کوشاترین کاربران در یک هفته گذشته امین آریاحمیدرضا دادگر_فریمانFarhoodمحمد حاتمی نژادپارسا میریوسفیDark Light Figureヴァヒド فهرست کامل کوشاترین کاربران پرگفتگوترین واژگان در یک هفته گذشته بگسست نام کره ای طبل غازی نگون اقبال یک غازی عجل الله تعالی فرجه صحنه نبرد خاطر تیز