zambia

/ˈzæmbiə//ˈzæmbɪə/

کشور زامبیا (در جنوب افریقا- پایتخت: lusaka - سابقا رودزیای شمالی - 752614 - northern rhodesia کیلومتر مربع)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: Zambian (adj.), Zambian (n.)
• : تعریف: a south central African country, south of Zaire and east of Angola; formerly Northern Rhodesia.

جمله های نمونه

1. Zambia is black Africa's most urbanised country.
[ترجمه شهریار] زامبیا شهرنشین ترین کشور آفریقای سیاه است.
|
[ترجمه گوگل]زامبیا سیاه‌پوست‌ترین کشور آفریقا است
[ترجمه ترگمان]زامبیا در شمال غربی آفریقا قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He lived out in Zambia for seven years.
[ترجمه گوگل]او هفت سال در زامبیا زندگی کرد
[ترجمه ترگمان]او هفت سال در زامبیا زندگی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Zambia could be the breadbasket of Africa.
[ترجمه شهریار] زامبیا را می توان انبار غله ی آفریقا به حساب آورد.
|
[ترجمه گوگل]زامبیا می تواند سبد نان آفریقا باشد
[ترجمه ترگمان]زامبیا می تواند the آفریقا باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He once lived in Zambia.
[ترجمه گوگل]او زمانی در زامبیا زندگی می کرد
[ترجمه ترگمان]او زمانی در زامبیا زندگی می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Zambia had none of the heritage of war and violence that dogged, say, Kenya or Zimbabwe.
[ترجمه گوگل]زامبیا هیچ‌یک از میراث جنگ و خشونتی که مثلاً کنیا یا زیمبابوه را درگیر کرده بود، نداشت
[ترجمه ترگمان]زامبیا از میراث جنگ و خشونتی که dogged، کنیا یا زیمباوه را تعقیب می کرد، سهمی نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Belarus, Islamic Republic of Iran, Kenya, Malaysia and Zambia are the latest to join this list.
[ترجمه گوگل]بلاروس، جمهوری اسلامی ایران، کنیا، مالزی و زامبیا آخرین کشورهایی هستند که به این فهرست پیوستند
[ترجمه ترگمان]بلاروس، جمهوری اسلامی ایران، کنیا، مالزی و زامبیا آخرین کسانی هستند که به این لیست ملحق می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It joined Northern and Southern Rhodesia (now Zambia and Zimbabwe ) in a federation from 1953 to 1963 and became independent as Malawi in 196
[ترجمه گوگل]این کشور از سال 1953 تا 1963 به رودزیای شمالی و جنوبی (زامبیا و زیمباوه کنونی) در یک فدراسیون پیوست و در سال 196 به عنوان مالاوی مستقل شد
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۵۳ تا ۱۹۶۳ به رودزیای شمالی و جنوبی (اکنون زامبیا و زیمبابوه)پیوست و در سال ۱۹۶ به عنوان مالاوی مستقل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A city of north-central Zambia near the Zaire border. It was founded in1936 as a copper-mining center. Population, 20 500.
[ترجمه گوگل]شهری در شمال مرکزی زامبیا در نزدیکی مرز زئیر این در سال 1936 به عنوان یک مرکز معدن مس تاسیس شد جمعیت، 20500
[ترجمه ترگمان]شهر of در نزدیکی مرز زییر این مرکز به عنوان مرکز استخراج مس ساخته شده است جمعیت، ۲۰ نفر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In Zambia and Mozambique, crocodiles are blamed for more deaths than any other animal.
[ترجمه گوگل]در زامبیا و موزامبیک، کروکودیل ها بیش از هر حیوان دیگری مقصر مرگ و میر هستند
[ترجمه ترگمان]در زامبیا و موزامبیک، crocodiles به خاطر مرگ بیشتر از هر حیوان دیگری مورد سرزنش قرار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Volunteer in Zambia: experiences achieved as volunteer for six months in Zambia.
[ترجمه گوگل]داوطلبانه در زامبیا: تجربیاتی که به عنوان داوطلب به مدت شش ماه در زامبیا به دست آمده است
[ترجمه ترگمان]داوطلب شدن در زامبیا: تجربه به عنوان داوطلب برای ۶ ماه در زامبیا به دست آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In 20 China's total trade with Zambia reached $ 5 billion, up 97% from the year before, according to the People's Daily, a Chinese government publication.
[ترجمه گوگل]در سال 20، کل تجارت چین با زامبیا به 5 میلیارد دلار رسید که 97 درصد نسبت به سال قبل افزایش یافته است
[ترجمه ترگمان]براساس گزارش روزنامه مردم چین، در ۲۰ مارس کل تجارت چین با زامبیا به ۵ میلیارد دلار رسید که ۹۷ درصد از سال قبل بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The Sudanese leader has left for a two-day visit to Zambia.
[ترجمه گوگل]رهبر سودان برای یک سفر دو روزه به زامبیا رفته است
[ترجمه ترگمان]رهبر سودان برای یک سفر دو روزه به زامبیا رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. When he was released from prison, Mandela was interviewed in Zambia.
[ترجمه گوگل]زمانی که ماندلا از زندان آزاد شد، در زامبیا با وی مصاحبه کرد
[ترجمه ترگمان]هنگامی که از زندان آزاد شد، ماندلا در زامبیا مصاحبه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The PLA Cultural Troupe on African tour gave its premiere performance in Lusaka, capital of Zambia on the evening of May 2 and its performance captivated the audience.
[ترجمه گوگل]گروه فرهنگی PLA در تور آفریقا اولین اجرای خود را در لوزاکا، پایتخت زامبیا در شامگاه 2 می اجرا کرد و اجرای آن تماشاگران را مجذوب خود کرد
[ترجمه ترگمان]گروه Troupe فرهنگی PLA در تور آفریقا نمایش اول خود را در لوساکا، پایتخت زامبیا در شب ۲ مه برگزار کرد و عملکرد آن حضار را تحت تاثیر قرار داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Worse, the copper mines they have opened up in Zambia and Zimbabwe are renowned for low wages, ferocious labour discipline and a sky-high accident rate.
[ترجمه گوگل]بدتر از آن، معادن مسی که آنها در زامبیا و زیمبابوه افتتاح کرده اند به دلیل دستمزدهای پایین، نظم و انضباط وحشیانه کار و نرخ بالای تصادفات شهرت دارند
[ترجمه ترگمان]بدتر از آن، معادن مس که در زامبیا و زیمباوه افتتاح شده اند برای دستمزدهای پایین، انضباط نیروی کار وحشیانه و نرخ بالای تصادفات معروف هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• republic of zambia, country in southern africa
the republic of zambia is a country in southern africa. the area came under british control in the 19th century and was known as northern rhodesia from 1911 until independence in 1964. dr kenneth kaunda was president from 1964 until 1991, when frederick chiluba, of the movement for multi-party democracy, was elected president. zambia is a member of the commonwealth and the organization of african unity. it exports copper, cobalt, and zinc. large foreign debts and high inflation are major economic problems.

پیشنهاد کاربران

بپرس