xanthoma


(پزشکی) غده ی زرد، زرد آمو، طب وجود لکه های زرد غیر منظم در زیر پوست

جمله های نمونه

1. Methods The clinicopathological features of bone xanthoma were studied, and the histochemical and immunohistochemical findings and follow-up results were analyzed in 5 cases.
[ترجمه گوگل]MethodsThe ویژگی های بالینی آسیب شناسی گزانتوم استخوان مورد مطالعه قرار گرفت، و یافته های هیستوشیمیایی و ایمونوهیستوشیمی و نتایج پیگیری در 5 مورد تجزیه و تحلیل شد
[ترجمه ترگمان]روش ها ویژگی های clinicopathological استخوان xanthoma مورد مطالعه قرار گرفت و یافته های histochemical و immunohistochemical و نتایج پی گیری در ۵ مورد آنالیز شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Xanthoma invasion of the bone is a very rare disease especially in normolipidemic children. Bone erosion can be found in patients with this disease.
[ترجمه گوگل]تهاجم زانتوما به استخوان یک بیماری بسیار نادر به ویژه در کودکان نرمولیپیدمیک است فرسایش استخوان در بیماران مبتلا به این بیماری قابل مشاهده است
[ترجمه ترگمان]تجاوز به استخوان یک بیماری بسیار نادر به ویژه در کودکان normolipidemic است فرسایش استخوان می تواند در بیماران مبتلا به این بیماری یافت شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Objective To analyze the pathological features of xanthoma of bone and its differential diagnosis.
[ترجمه گوگل]هدف تجزیه و تحلیل ویژگی های پاتولوژیک گزانتومای استخوان و تشخیص افتراقی آن
[ترجمه ترگمان]هدف تجزیه و تحلیل ویژگی های آسیب شناسی استخوان و تشخیص افتراقی آن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A 12-year-old boy presented with multiple tuberous xanthoma and aortic stenosis.
[ترجمه گوگل]پسری 12 ساله با گزانتومای توبروس متعدد و تنگی آئورت مراجعه کرد
[ترجمه ترگمان]یک پسر ۱۲ ساله با multiple xanthoma و دریچه آئورتی ارائه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Verruciform xanthoma of balanus is a rare condition.
[ترجمه گوگل]گزانتومای وروسیفرم بالانس یک بیماری نادر است
[ترجمه ترگمان]Verruciform xanthoma یک عارضه نادر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Xanthoma usually has inflammation nearby.
[ترجمه گوگل]گزانتوما معمولاً در نزدیکی خود التهاب دارد
[ترجمه ترگمان]Xanthoma معمولا التهاب نزدیکی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The histopathologic picture of the nodule over the coccyx showed numerous xanthoma cells and some fibroblastic proliferations.
[ترجمه گوگل]تصویر هیستوپاتولوژیک ندول روی دنبالچه سلول‌های زانتومای متعدد و تکثیر فیبروبلاستیک را نشان می‌دهد
[ترجمه ترگمان]تصویر histopathologic از گره بالای the، سلول های xanthoma متعدد و برخی از fibroblastic proliferations را نشان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Methods: The clinicopathological data of 6 cases with verruciform xanthoma of the oral mucosa were retrospectively analyzed, with follow-up.
[ترجمه گوگل]روش‌ها: داده‌های بالینی آسیب‌شناسی 6 مورد مبتلا به گزانتوم ورروسیفرم مخاط دهان به صورت گذشته‌نگر و با پیگیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]روش ها: داده های clinicopathological ۶ مورد با verruciform xanthoma از مخاط شفاهی به صورت گذشته نگر آنالیز شدند، با پی گیری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Conclusion Polysaccharide sulfate intradermal injection is an efficient and convenient therapeutic method for eyelid xanthoma, which has no side effect.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری تزریق داخل جلدی پلی ساکارید سولفات یک روش درمانی کارآمد و راحت برای زانتومای پلک است که هیچ عارضه ای ندارد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری روش درمانی polysaccharide سولفات یک روش درمانی موثر و مناسب برای پلک xanthoma است که هیچ عارضه جانبی ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In this paper, we present an 8-year-old normolipidemic male child with a parietal bone xanthoma proved using tissue diagnosis.
[ترجمه گوگل]در این مقاله، یک کودک پسر 8 ساله نرمولیپیدمیک با گزانتوم استخوان جداری که با استفاده از تشخیص بافتی ثابت شده است را معرفی می کنیم
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، ما یک کودک ۸ ساله normolipidemic را با استخوان آهیانه در حال استفاده از تشخیص بافت نشان دادیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The histopathological study revealed acanthosis, papillomatosis and large amounts of xanthoma cells in the papillary dermis.
[ترجمه گوگل]مطالعه هیستوپاتولوژیک آکانتوز، پاپیلوماتوز و مقادیر زیادی سلول گزانتوما را در درم پاپیلاری نشان داد
[ترجمه ترگمان]مطالعه histopathological نشان داد که acanthosis، papillomatosis و مقادیر زیادی از سلول های xanthoma در غشای میانی غشای میانی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Objective: To investigate the clinical biological profiles, pathological diagnosis and treatment of verruciform xanthoma of the oral mucosa.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی پروفایل های بیولوژیکی بالینی، تشخیص پاتولوژیک و درمان گزانتومای وروسیفرم مخاط دهان
[ترجمه ترگمان]هدف: بررسی پروفایل های زیستی بالینی، تشخیص pathological و درمان of xanthoma از مخاط شفاهی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. So the method was a simple, facile, and effective non surgical therapy for xanthoma palpebrarum.
[ترجمه گوگل]بنابراین این روش یک درمان غیرجراحی ساده، آسان و مؤثر برای گزانتوم پالپبروم بود
[ترجمه ترگمان]بنابراین روش درمانی ساده، ساده و موثر برای xanthoma palpebrarum بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Condyloma accuminatum has prominent koilocytosis in the upper epidermis that is not found in verruciform xanthoma.
[ترجمه گوگل]کندیلوم اکومیناتوم کویلوسیتوز برجسته ای در اپیدرم فوقانی دارد که در گزانتومای وروسیفرم یافت نمی شود
[ترجمه ترگمان]Condyloma accuminatum دارای koilocytosis برجسته در روپوست بالایی است که در verruciform xanthoma یافت نمی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

[پزشکی] زانتوم، گزانتوم: توده ی زردرنگ بر روی پوست

بپرس