works

جمله های نمونه

1. works published as a political testament
آثاری که به عنوان یک اظهاریه ی سیاسی چاپ شده اند

2. works that have endured the test of time
آثاری که از بوته ی آزمایش زمان گذشته است.

3. construction works are progessing satisfactorily
کارهای ساختمانی به طور رضایت بخشی پیش می رود.

4. defensive works
استحکامات پدافندی

5. he works all the time and seems to have no outside interests
او همیشه کار می کند و ظاهرا علایق دیگری ندارد.

6. he works from dawn to dusk, nor does he pause for rest
او از سحرگاه تا غروب کار می کند و برای استراحت هم مکث نمی کند.

7. he works hard in order to make more money
او سخت کار می کند تا پول بیشتری به دست آورد.

8. he works in a hospital
در یک بیمارستان کار می کند.

9. he works long hours
او ساعات طولانی کار می کند.

10. he works nights and sleeps during daytime
شب ها کار می کند و در طول روز می خوابد.

11. he works so many hours a week
او هر هفته چند ساعتی کار می کند.

12. he works to provide for his wife and children
او کار می کند تا زندگی زن و بچه ی خود را تامین کند.

13. he works twelve hours a day so that he may provide maintenance for his family
او روزی دوازده ساعت کار می کند تا بتواند برای خانواده اش تامین معاش کند.

14. her works are highly considered by some critics
برخی از منقدین برای آثار او اهمیت زیادی قایلند.

15. his works have been englished several times
آثار او چندین بار به انگلیسی برگردانده شده است.

16. julie works a 40-hour week
جولی هفته ای 40 ساعت کار می کند.

17. literary works of merit
آثار ادبی ارزشمند

18. pari works in the radiology unit of the hospital
پری در بخش رادیولوژی بیمارستان کار می کند.

19. sa'di's works contain allusions to ferdowsi
آثار سعدی حاوی اشاراتی به فردوسی است.

20. shakespeare's works have again been edited by an american scholar
آثار شکسپیر دوباره توسط یک دانشمند امریکایی ویرایش شده است.

21. she works 38 hours a week
او هفته ای 38 ساعت کار می کند.

22. she works at an educational establishment
او در یک موسسه ی آموزشی کار می کند.

23. she works for a large commercial corporation
او برای یک موسسه ی بزرگ بازرگانی کار می کند.

24. she works from morning to night
او از صبح تا شب کار می کند.

25. she works long hours for a pittance
او ساعت های متوالی برای شندرغاز کار می کند.

26. whatever works best
هرچه بهتر (بیشتر) به درد بخورد (به کار آید).

27. the works
1- (ساعت و غیره) بخش های متحرک،چرخ و مهره 2- (عامیانه) لوازم اضافی،ابزار یدکی،همه ی متعلقات

28. bacon's philosophical works
آثار فلسفی بیکون

29. edmund spenser's works are full of archaisms
آثار ادموند اسپنسر پر است از کاربردهای قدیمی.

30. rudaki's collected works
آثار گردآوری شده ی رودکی،کلیات رودکی

31. salvation by works
رستگاری از راه کارهای خیر

32. the complete works of milton
کلیات میلتون

33. the machine works by electricity
این ماشین با برق کار می کند.

34. the poetical works of sir walter raleigh
آثار منظوم سروالتر رالی

35. the prose works of john milton
آثار منثور جان میلتون

36. get the works
(امریکا - خودمانی) مشمول حداکثر مجازات یا سخت گیری شدن

37. in the works
(عامیانه) در دست عمل،در شرف انجام

38. shoot the works
1- (قمار) موجودی خود را شرط بندی کردن،رست زدن 2- حداکثر کوشش را کردن

39. shoot the works
(امریکا - خودمانی) 1- (پوکر) رست زدن،همه چیز را یکباره به خطر انداختن 2- سخت کوشیدن،شدیدا تقلا کردن

40. the whole works
(عامیانه) همه ی اضافات و متعلقات،همه ی لوازم یدکی،بود و نبود،همه چیز

41. an arrangement that works
ترتیبی که عملی است

42. faith and good works
ایمان و نیکوکاری

43. persistent in good works
پایدار در انجام کارهای نیک

44. the aforementioned writers' works
آثار نویسندگان فوق الذکر

45. give someone the works
(امریکا - خودمانی) 1- کشتن،سر کسی را زیر آب کردن 2- (از روی بدجنسی یا شوخی) بلا به سر کسی آوردن

46. a commemoration of the works of sohrab sepehry
یاد بود آثار سهراب سپهری

47. for several decades, stalin's works formed the bible of communism
برای چندین دهه آثار استالین کتاب مقدس کمونیسم بود.

48. he sleeps days and works nights
روزها می خوابد و شب ها کار می کند.

49. her familiarity with the works of shakespear is astounding
تبحر او در آثار شکسپیر شگفت انگیز است.

50. one of the greatest works of hollywood cinema
یکی از بهترین آثار سینمای هالیود

51. she has written many works of fiction
او آثار داستانی زیادی را نگاشته است.

52. a critical assessment of neema's works
ارزیابی هنرسنجانه ی آثار نیما

53. a critical study of sa'di's works
نقد آثار سعدی

54. a thorough acquaintance with the works of ferdowsi
آشنایی کامل با آثار فردوسی

55. an expurgated version of chaucer's works
متن تنقیح شده ی آثار چاسر

56. both her roughs and finished works were displayed
هم آثار ناتمام و هم آثار تمام شده ی او را به نمایش گذارده بودند.

57. clue me on how it works
در مورد طرز کار آن مرا راهنمایی کن.

58. i am familiar with the works of shakespear
من آثار شکسپیر را خوب می دانم.

59. the skeat edition of chaucer's works
ویرایش آثار چاسر توسط اسکیت

60. the variorum edition of shakespeare's works
ویرایش همنگاشتی آثار شکسپیر

61. to augment his income, he works at night, too
به منظور افزودن درآمدش شب هم کار می کند.

62. to support his family he works in three places
برای تامین زندگی خانواده اش درسه محل کار می کند.

63. the first folio edition of shakespeare's works
اولین کتاب قطع رحلی از آثار شکسپیر

64. a lumpish youth who neither studies nor works
جوان تنه لشی که نه درس می خواند و نه کار می کند

65. he lives two kilometers from where he works
او در دو کیلومتری آنجایی که کار می کند زندگی می کند.

66. his speech revealed an appreciation of shakespeare's works
نطق او گویای تبحر او در آثار شکسپیر بود.

67. rustam decided to soak himself in sa'di's works
رستم تصمیم گرفت خود را غرق در آثار سعدی بکند.

68. to introduce readers to the new poet's works
خوانندگان را با آثار شاعر جدید آشنا کردن

69. one of the sisters is simple, the other works as a maid
یکی از خواهران عقب افتاده است و دیگری به عنوان کلفت کار می کند.

70. i have tried to collect a corpus of his works
کوشیده ام جنگی از آثار او را گرد آورم.

تخصصی

[حقوق] کارها، کارخانه، ساختمان
[ریاضیات] کارخانه، عملیات، آثار، عمل کردن

انگلیسی به انگلیسی

• factory, mill, plant; workshop; mechanism, working parts; action, movement; fortification; artistic creations; abuse, beating

پیشنهاد کاربران

کارها، آثار
مثال: The artist's works are displayed in galleries around the world.
آثار هنرمند در گالری های سراسر دنیا به نمایش گذاشته می شوند.
Work جمع بسته نمی شود به معنای کار ولی اگر جمع بسته شود به معنی آثار هست مثلا هیچ وقت نمیگیم i have alot of works to do اشتباه هست و بایدwork بیاد ولی این جمله درست است he will be rememberd for his important works اوبه خاطر آثار مهمش به یاد خواهد ماند
موثر واقع شدن
روی اتو مبیل کار کردن
اثرگزاری، Teamwork works best with a team, کاردسته جمعی اثرگزاری بهتری نسبت به یک تیم دارد
اثار
انجام دادن
آثار ( هنری )
کار کردن، ۲نفر باهم کار انجام دادن
[اتومبیل رانی] تیم کارخانه ای
[اتومبیل رانی] تیم کارخانه، کارخانه ای
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس