workhouse

/ˈwɜːrkhaʊs//ˈwɜːkhaʊs/

معنی: کارگاه، کارخانه، محل کار، اردوی کار
معانی دیگر: (دراصل - انگلیس) نوانخانه، دارالعجزه، نوانخانه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a U.S. prison for minor offenders serving short sentences, who are employed at manual labor while confined; house of correction.

جمله های نمونه

1. What a wretched life they lived in the workhouse!
[ترجمه گوگل]چه زندگی بدی داشتند در کارگاه!
[ترجمه ترگمان]چه زندگی نکبت باری که در نوانخانه زندگی می کردند!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The earliest building is a mid-nineteenth-century workhouse and the most fascinating is the rotunda ward block, built in 188
[ترجمه گوگل]اولین ساختمان یک کارگاه اواسط قرن نوزدهم است و جذاب ترین آن بلوک بخش روتوندا است که در سال 188 ساخته شده است
[ترجمه ترگمان]قدیمی ترین ساختمان یک نوانخانه میانه قرن نوزدهم است و جالب ترین ساختمان این ساختمان است که در سال ۱۸۸ بنا شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. How very sad to die in a workhouse!
[ترجمه گوگل]مردن در کارگاه چقدر غم انگیز است!
[ترجمه ترگمان]چه قدر از مردن در نوانخانه ناراحت است!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Oh yeah, that's when it got its own workhouse, too, for the parish destitutes.
[ترجمه گوگل]اوه بله، آن موقع بود که کارگاه خودش را هم برای فقرای محله پیدا کرد
[ترجمه ترگمان]اوه، بله، همین است که نوانخانه خودش را به نوانخانه کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The Dickensian workhouse mentality still exists, but you don't need to subscribe to it.
[ترجمه گوگل]ذهنیت کارگاه دیکنزی هنوز وجود دارد، اما شما نیازی به اشتراک آن ندارید
[ترجمه ترگمان]روح چارلز دیکنز هنوز وجود دارد، اما نیازی به عضویت در آن ندارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. George Shepherd, aged 2 had been in the workhouse for some months suffering from consumption.
[ترجمه گوگل]جورج شپرد، 2 ساله، چند ماه در خانه کار بود و از مصرف رنج می برد
[ترجمه ترگمان]جورج شپرد چند ماه بود که براثر بیماری سل مبتلا به مرض سل شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The workhouse, erected with its fine boardroom in 1838 at a cost of £000, was built to accommodate 170 inmates.
[ترجمه گوگل]این کارگاه که در سال 1838 با هزینه ای بالغ بر 000 پوند با اتاق هیئت مدیره خوبش ساخته شد، برای پذیرایی از 170 زندانی ساخته شد
[ترجمه ترگمان]این نوانخانه که در سال ۱۸۳۸ با هزینه ۲۰۰۰۰ پوند به اتاق هیات مدیره رفت تا ۱۷۰ زندانی را در خود جای دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In 1879 the Workhouse Infirmary Nursing Association was founded to train and supply nurses, and she became secretary.
[ترجمه گوگل]در سال 1879 انجمن پرستاری درمانگاه کارخانه برای آموزش و تامین پرستاران تاسیس شد و او منشی شد
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۸۷۹ انجمن پرستاری \"پرستاری\" تاسیس شد تا پرستاران و پرستاران را آموزش دهد، و او منشی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. She died of typhus fever in the Liverpool Workhouse Infirmary, 1February 186
[ترجمه گوگل]او در 1 فوریه 186 بر اثر تب تیفوس در بیمارستان لیورپول درگذشت
[ترجمه ترگمان]او در اثر تب تیفوس در بیمارستان بیمارستان لیورپول در ۱ فوریه ۱۸۶ درگذشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Reform of workhouse infirmaries was one of her prime concerns.
[ترجمه گوگل]اصلاح تیمارستان های کارگاهی یکی از دغدغه های اصلی او بود
[ترجمه ترگمان]اصلاحات مربوط به نوانخانه یکی از نگرانی های مهم تر او بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The workhouse must be presented in the best possible light.
[ترجمه گوگل]خانه کار باید در بهترین نور ممکن ارائه شود
[ترجمه ترگمان]نوانخانه باید به بهترین نحو ممکن عرضه شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Seeing it on the noticeboard at the workhouse made me think . . . but I can't be sure any more.
[ترجمه گوگل]دیدن آن روی تابلوی اعلانات در محل کار مرا به فکر واداشت اما دیگر نمی توانم مطمئن باشم
[ترجمه ترگمان]با دیدن آن در نوانخانه فکر کردم که دیگر نمی توانم مطمئن باشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Home is the girl '; s prison and the woman'; s workhouse.
[ترجمه گوگل]خانه دختر است '; زندان و زن'; کارگاه
[ترجمه ترگمان]خانه دختر است؛ زندان و آن زن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. In fact she was at that moment being put in her coffin at the workhouse, but he did not know that.
[ترجمه گوگل]در واقع در آن لحظه او را در تابوت خود در کارگاه می گذاشتند، اما او این را نمی دانست
[ترجمه ترگمان]در واقع او در آن لحظه در تابوت او در نوانخانه نشسته بود، اما این را نمی دانست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

کارگاه (اسم)
atelier, workshop, shop, studio, detective, workhouse, manufactory, workroom

کارخانه (اسم)
firm, work, mill, studio, workhouse, plant, factory, manufactory, housework

محل کار (اسم)
office, workhouse

اردوی کار (اسم)
workhouse, work camp

انگلیسی به انگلیسی

• shelter providing work; poorhouse for unemployed and criminals
a workhouse was a place where, in the seventeenth to nineteenth centuries in britain, very poor, homeless people did very unpleasant jobs in return for food and shelter.

پیشنهاد کاربران

بپرس