work through

پیشنهاد کاربران

سر و کله زدن با کاری که به آن مشغول هستید
deal with
پیش رفتن
به پایان رساندن
رسیدگی کردن به مشکل یا موضوعی
فایق آمدن/شدن
غلبه کردن ( بر مشکل، یا ناراحتی یا خشم )
( عامیانه ) :برطرف کردن/شدن مشکل یا موضوعی ( معمولا کار یا موضوعی سخت/بغرنج یا ناخوشایند )
رفع و رجوع کردن، فائق شدن/آمدن، حل و فصل کردن
پرداختن به ابعاد مختلف کار یا موضوعی
حل وفصل کردن، پرداختن به
مدیریت کردن مسئلۀ مشکل یا گرفتاری ای، گام به گام و به آرامی
to succeed in resolving sth through effort
1 - کنار آمدن ( با مشکلات یا مسائل ناخوشایند )
2 - چشمگیر شدن ( نتایج یا تاثیرات چیزی )
3 - ( کاری یا چیزی ) جواب دادن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)

بپرس