wittiness


معنی: ظرافت
معانی دیگر: بذله گویی، لطیفه گویی

جمله های نمونه

1. What he said scintillated wittiness.
[ترجمه گوگل]آنچه او گفت شوخ طبع بود
[ترجمه ترگمان] چیزی که اون گفت \"scintillated wittiness\" - ه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. But Coraline must depend on her wittiness, determination and courage to come back to reality and rescue her own family.
[ترجمه گوگل]اما کورالین برای بازگشت به واقعیت و نجات خانواده خود باید به شوخ طبعی، عزم و شجاعت خود وابسته باشد
[ترجمه ترگمان]اما مسکویی باید وابسته به wittiness، عزم و شهامت خود باشد تا به واقعیت برگردد و خانواده خودش را نجات دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. That all thanks to our leaders'calmness and wittiness.
[ترجمه گوگل]این همه به لطف آرامش و بصیرت رهبران ماست
[ترجمه ترگمان]با تشکر از رهبران ما، آرامش و آرامش ما
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. So, having the virtue of wittiness enables us to flourish in the social aspect of our lives.
[ترجمه گوگل]بنابراین، داشتن فضیلت شواهد، ما را قادر می سازد تا در جنبه اجتماعی زندگی خود شکوفا شویم
[ترجمه ترگمان]بنابراین داشتن خاصیت of به ما این امکان را می دهد که در جنبه های اجتماعی زندگی خود رشد کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. While visiting China, many overseas friends have wittiness all we have done, and, in turn, changed the opinion of socialism.
[ترجمه گوگل]هنگام بازدید از چین، بسیاری از دوستان خارج از کشور شاهد تمام کارهایی هستند که ما انجام داده‌ایم، و به نوبه خود، نظر سوسیالیسم را تغییر داده‌اند
[ترجمه ترگمان]در حالی که در حال بازدید از چین، بسیاری از دوستان خارجی این کار را انجام داده اند و به نوبه خود نظر سوسیالیسم را تغییر داده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I very admire his bravery and wittiness, he is our model.
[ترجمه گوگل]شجاعت و شوخ طبعی او را بسیار تحسین می کنم، او الگوی ماست
[ترجمه ترگمان]من شجاعت و شجاعت او را تحسین می کنم، او مدل ما است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Besides, his thinking and writings on humor paid attention to the aesthetic value of humor, which includes farcicality, wittiness, naughtiness, irony and laugh.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، در تفکر و نوشته‌های او در مورد طنز، به ارزش زیبایی‌شناختی طنز که شامل مضحک، شوخ‌طلبی، شیطنت، کنایه و خنده است توجه شده است
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، تفکر و نوشته های او به ارزش زیبایی شناسی of توجه کرد که شامل farcicality، wittiness، naughtiness، طنز و خنده می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Through a wise education, people can acquire various virtues such as courage, temperance, generosity, amiability, truthfulness, wittiness, friendliness, etc.
[ترجمه گوگل]با تعلیم حکیمانه، افراد می توانند فضایل مختلفی مانند شجاعت، اعتدال، سخاوت، دوستی، راستگویی، شوخ طبعی، صمیمیت و غیره به دست آورند
[ترجمه ترگمان]از طریق آموزش خردمندانه، مردم می توانند فضایل مختلفی مانند شجاعت، میانه روی، سخاوت، مهربانی، صداقت، صداقت، صداقت و غیره را به دست آورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. "When you have a combination of cultural relevance and wittiness and cultural appeal, people respond, " Kersten says of the shirts' raging success.
[ترجمه گوگل]کرستن درباره موفقیت بی‌نظیر پیراهن‌ها می‌گوید: «وقتی ترکیبی از ارتباط فرهنگی و شوخ طبعی و جذابیت فرهنگی داشته باشید، مردم پاسخ می‌دهند
[ترجمه ترگمان]Kersten می گوید: \" وقتی ترکیبی از ارتباط فرهنگی و جاذبه فرهنگی و فرهنگی داشته باشید، مردم واکنش نشان می دهند \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Through summary analysis of the three subjects: Mathematics, Chinese and Chemistry, this paper demonstrates the profession charm of teaching wittiness.
[ترجمه گوگل]این مقاله از طریق تجزیه و تحلیل خلاصه از سه موضوع: ریاضیات، چینی و شیمی، جذابیت حرفه ای آموزش شوخ طبعی را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]از طریق تحلیل خلاصه سه موضوع: ریاضیات، چین و شیمی، این مقاله جذابیت حرفه ای آموزش wittiness را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In the private compilation of the mid and late periods of Ming Dynasty, there appeared two schools of solemnness and wittiness.
[ترجمه گوگل]در مجموعه خصوصی دوره های میانی و اواخر سلسله مینگ، دو مکتب وقار و شوخ طبعی ظاهر شد
[ترجمه ترگمان]در مجموعه خصوصی دوران میانی و اواخر سلسله مینگ، دو مدرسه of و wittiness وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ظرافت (اسم)
agility, adroitness, delicacy, elegance, grace, airiness, daintiness, concinnity, jocularity, gumption, jocosity, quick-wittedness, wittiness

انگلیسی به انگلیسی

• cleverness, sharpness

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : witter
✅️ اسم ( noun ) : wittiness / witticism / wit
✅️ صفت ( adjective ) : witty
✅️ قید ( adverb ) : wittily

بپرس