wiretap

/ˈwaɪərˌtæp//ˈwaɪərˌtæp/

استراق سمع تلفنی (با وصل کردن سیم مخفی)، گوشیازی تلفنی، نهان گوشی تلفنی، نیوشه، استراق سمع تلفنی کردن، گوشیازی تلفنی کردن، نیوشه کردن، ضبط و کنترل سری مکالمات، با دستگاه ضبط صوت استراق سمع کردن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a concealed device attached to the wires, usu. of a telephone, to permit eavesdropping on or recording of private conversations.
مشابه: bug, tap

(2) تعریف: the act or technique of installing or using such a device.
مشابه: tap
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: wiretaps, wiretapping, wiretapped
(1) تعریف: to monitor (a telephone line) by means of a wiretap.
مشابه: tap

(2) تعریف: to obtain (something as evidence of criminal conduct) by this means.
فعل ناگذر ( intransitive verb )
مشتقات: wiretapper (n.)
• : تعریف: to install a wiretap on a telephone line or monitor the line by this means.

جمله های نمونه

1. Peter Delevett's Wiretap column appears each Tuesday and Friday.
[ترجمه گوگل]ستون استراق سمع پیتر دلوت هر سه شنبه و جمعه ظاهر می شود
[ترجمه ترگمان]ستون wiretap پیتر Delevett هر سه شنبه و جمعه نمایان می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The wiretap provision drew opposition this year from liberals and conservatives concerned about expanding government power.
[ترجمه گوگل]قانون استراق سمع امسال با مخالفت لیبرال‌ها و محافظه‌کارانی مواجه شد که نگران گسترش قدرت دولت بودند
[ترجمه ترگمان]مکالمات تلفنی در سال جاری از سوی لیبرال ها و محافظه کاران که نگران گسترش قدرت دولت بودند، مخالفت خود را اعلام کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It cited the case in which a wiretap under the Foreign Intelligence Surveillance Act, which governs electronic spying in terrorism and intelligence cases, was disrupted due to an overdue bill.
[ترجمه گوگل]این گزارش به پرونده ای اشاره کرد که در آن یک شنود تحت قانون نظارت بر اطلاعات خارجی، که بر جاسوسی الکترونیکی در پرونده های تروریسم و ​​اطلاعاتی حاکم است، به دلیل یک لایحه معوق مختل شد
[ترجمه ترگمان]این گزارش به این پرونده اشاره کرد که در آن یک دستگاه استراق سمع کننده تحت قانون نظارت جاسوسی خارجی که بر جاسوسی الکترونیکی در پرونده های تروریسم و جاسوسی نظارت دارد، به دلیل یک لایحه به تاخیر افتاده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A telephone company cut off an FBI international wiretap after the agency failed to pay its bill on time, according to a US government audit released on Thursday.
[ترجمه گوگل]بر اساس ممیزی دولت ایالات متحده که روز پنجشنبه منتشر شد، یک شرکت تلفن شنود بین المللی FBI را پس از اینکه آژانس نتوانست صورتحساب خود را به موقع پرداخت کند، قطع کرد
[ترجمه ترگمان]براساس گزارش حسابرسی دولت ایالات متحده که در روز پنج شنبه منتشر شد، یک شرکت تلفنی تماس های بین المللی اف بی آی را پس از آنکه این اداره نتوانست لایحه خود را به موقع پرداخت کند قطع کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The wiretap, the electronic eavesdroppers would have public approval.
[ترجمه گوگل]استراق سمع، استراق سمع الکترونیکی مورد تایید عمومی قرار خواهد گرفت
[ترجمه ترگمان]استراق سمع کننده، استراق سمع الکترونیکی، موجب تایید عمومی خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The wiretap has public disapproval.
[ترجمه گوگل]استراق سمع با مخالفت عمومی روبرو شده است
[ترجمه ترگمان]دستگاه تایید عموم رو تایید می کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Interception of cell phone calls has been a criminal act since 198 when those devices were included in federal wiretap statutes.
[ترجمه گوگل]شنود تماس‌های تلفن همراه از سال 198 که این دستگاه‌ها در قوانین فدرال شنود گنجانده شدند، یک عمل مجرمانه بوده است
[ترجمه ترگمان]تعداد تماس های تلفن همراه از ۱۹۸ زمانی که این دستگاه ها در ادارات فدرال اداره می شوند، یک اقدام جنایی بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Officials say they have been frustrated to find that telecommunications companies have not consistently built wiretap capabilities into their new technologies.
[ترجمه گوگل]مقامات می گویند که از دریافت اینکه شرکت های مخابراتی به طور مداوم قابلیت شنود را در فناوری های جدید خود قرار نداده اند، ناامید شده اند
[ترجمه ترگمان]مسئولان می گویند که از یافتن این که شرکت های مخابرات به طور مداوم قابلیت های استراق سمع کننده را در فن آوری های جدید خود ایجاد نکرده اند، نا امید شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. You can find it, along with a great many other political documents, at a gopher called Internet Wiretap.
[ترجمه گوگل]شما می توانید آن را همراه با بسیاری از اسناد سیاسی دیگر در یک گوفر به نام استراق سمع اینترنتی بیابید
[ترجمه ترگمان]شما می توانید آن را همراه با بسیاری از اسناد سیاسی دیگر، با a به نام wiretap پیدا کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The encryption application can prevent important or private information from interception or wiretap on the Internet.
[ترجمه گوگل]برنامه رمزگذاری می تواند از شنود یا شنود اطلاعات مهم یا خصوصی در اینترنت جلوگیری کند
[ترجمه ترگمان]برنامه رمزگذاری می تواند از اطلاعات مهم یا خصوصی از استراق سمع یا استراق سمع مکالمات تلفنی جلوگیری کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. We also discuss how to discover actively and strike back the network wiretap.
[ترجمه گوگل]ما همچنین در مورد چگونگی کشف فعال و دفع شنود شبکه بحث می کنیم
[ترجمه ترگمان]همچنین در مورد نحوه کشف فعال و ضربه زدن به شبکه تلفنی بحث و تبادل نظر می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Worse. You can't get a search warrant or a wiretap but you have to prove everything.
[ترجمه گوگل]بدتر شما نمی توانید حکم بازرسی یا استراق سمع دریافت کنید، اما باید همه چیز را ثابت کنید
[ترجمه ترگمان] بدتر از اون شما نمی توانید حکم تفتیش و شنود داشته باشید، اما باید همه چیز را ثابت کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. CALEA imposed rules on traditional telecoms firms, requiring them to co - operate with wiretap requests.
[ترجمه گوگل]CALEA قوانینی را بر شرکت های مخابراتی سنتی تحمیل کرد و آنها را ملزم به همکاری با درخواست های استراق سمع کرد
[ترجمه ترگمان]CALEA قوانین را بر شرکت های مخابرات سنتی تحمیل کرد و آن ها را ملزم به هم کاری با تماس های تلفنی ضبط کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[برق و الکترونیک] انشعاب سیم اتصال مخفیانه به خط تلفن، خط مخابراتی داخلی اداره یا سیستم سیمی دیگر برای نظارت بر مکالمه ها و فعالیت های داخل اتاق از مکان دور و بدون اطلاع افراد تحت مراقبت که می تواند به صورت قانونی یا غیر قانونی انجام شود.

انگلیسی به انگلیسی

• bug, electric listening device installed in a room or on a telephone line
install an electronic listening device in order to eavesdrop
of eavesdropping by way of an electronic listening device
if someone wire-taps your telephone, they make a secret connection to your telephone line so that they can listen to your telephone conversations without you knowing about it; used in american english.

پیشنهاد کاربران

بپرس