windowsill

/ˈwɪndoʊsɪl//ˈwɪndəʊsɪl/

معنی: طاقچه پنجره، قسمت افقی لبه پنجره
معانی دیگر: هره ی پنجره، لب پنجره، تخته ی زیر پنجره

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the horizontal projecting ledge at the bottom of a window frame.

جمله های نمونه

1. Place the plants on a sunny windowsill.
[ترجمه گوگل]گیاهان را روی طاقچه آفتابگیر قرار دهید
[ترجمه ترگمان]گیاهان را روی لبه پنجره ها قرار دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. You can ripen the tomatoes on a sunny windowsill.
[ترجمه گوگل]می‌توانید گوجه‌فرنگی‌ها را روی یک طاقچه آفتاب‌گیر بپزید
[ترجمه ترگمان] میتونی گوجه رو روی لبه پنجره آفتابی برسونی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I would line up my toys on this windowsill and play.
[ترجمه گوگل]اسباب بازی هایم را روی این طاقچه ردیف می کردم و بازی می کردم
[ترجمه ترگمان]من اسباب بازی هام رو روی لبه پنجره نصب می کردم و بازی می کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. On the long windowsill in her office sits an impressive bouquet of long-stemmed yellow roses.
[ترجمه گوگل]روی طاقچه بلند در دفتر کارش دسته گلی چشمگیر از رزهای زرد ساقه بلند نشسته است
[ترجمه ترگمان]روی لبه بلند دفتر او یک دسته گل زیبا از گل سرخ بلندی قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. There was a soft drink bottle on the windowsill.
[ترجمه گوگل]یک بطری نوشابه روی طاقچه بود
[ترجمه ترگمان]یک بطری نوشیدنی ملایم روی لبه پنجره بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. And there, beyond the books on the windowsill, her floods, transforming the world like the eye in love.
[ترجمه گوگل]و آنجا، فراتر از کتاب‌های روی طاقچه، سیلاب‌هایش می‌آیند که دنیا را مثل چشم عاشق تغییر می‌دهند
[ترجمه ترگمان]و آنجا، فراتر از کتاب های روی لبه پنجره، سیل او، تبدیل جهان به چشم عشق
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He watched her place the candle on the windowsill.
[ترجمه گوگل]او را تماشا کرد که شمع را روی طاقچه گذاشت
[ترجمه ترگمان]شمع را روی لبه پنجره دید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. You can have an instant garden for a windowsill, balcony, roof terrace, or even your doorstep.
[ترجمه گوگل]شما می توانید یک باغ فوری برای طاقچه، بالکن، تراس پشت بام یا حتی آستان خانه خود داشته باشید
[ترجمه ترگمان]می توانید یک لحظه به جای پنجره، بالکن، بالکن، بالکن، یا حتی در خانه شما بروید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I am going to put it on the windowsill.
[ترجمه گوگل]من می خواهم آن را روی طاقچه بگذارم
[ترجمه ترگمان]می خواهم آن را روی لبه پنجره بگذارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He swung his legs over the windowsill and for an instant his torso seemed to disappear into the darkness inside.
[ترجمه گوگل]پاهایش را روی طاقچه تاب داد و برای یک لحظه به نظر می رسید که تنه اش در تاریکی درون ناپدید شد
[ترجمه ترگمان]پاهایش را روی لبه پنجره چرخاند و برای لحظه ای به نظر رسید بدنش در تاریکی ناپدید شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The 14-watt windowsill tray base gently warms the compost and strengthens root growth of pot plants during cold weather.
[ترجمه گوگل]پایه سینی طاقچه 14 واتی به آرامی کمپوست را گرم می کند و رشد ریشه گیاهان گلدانی را در هوای سرد تقویت می کند
[ترجمه ترگمان]پایه سینی لبه ۱۴ ولت به آرامی به کمپوست گرم می شود و رشد ریشه ای گیاهان گلدان را در طول آب و هوای سرد تقویت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The plants on the windowsill were spindly and yellowing.
[ترجمه گوگل]گیاهان روی طاقچه دوکی و زرد شده بودند
[ترجمه ترگمان]گیاهان روی لبه پنجره بسته بودند و زرد شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I reached for the brick on the windowsill.
[ترجمه گوگل]دستم را به سمت آجر روی طاقچه دراز کردم
[ترجمه ترگمان]دستم را دراز کردم تا آجر روی لبه پنجره نصب کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Charles sat on the windowsill as Ward poked around the room.
[ترجمه گوگل]چارلز روی طاقچه نشست و وارد اتاق شد
[ترجمه ترگمان]وقتی وارد اتاق شد شارل روی لبه پنجره نشسته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. He's got a few plants in pots on the windowsill.
[ترجمه گوگل]او چند گیاه در گلدان روی طاقچه دارد
[ترجمه ترگمان]چند تا گیاه در pots لبه پنجره دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

طاقچه پنجره (اسم)
windowsill

قسمت افقی لبه پنجره (اسم)
windowsill

تخصصی

[عمران و معماری] کف پنجره

انگلیسی به انگلیسی

• base of the window
base of the window
a window-sill is a ledge along the bottom of a window, either inside or outside a building.

پیشنهاد کاربران

بعلاوه معانی فوق:
- کف پنجره
- قرنیز پنجره
windowsill / sill/ window ledge = طاقچه پنجره
windowsill
طاقچه پنجره
a surface at the bottom of a window
He saw her phone lying forgotten on the windowsill beside his bed

بپرس