windless

/ˈwɪndləs//ˈwɪndləs/

بی باد، بی وزش، بینفس، بیرمق

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: windlessly (adv.), windlessness (n.)
(1) تعریف: lacking wind or a breeze.
متضاد: windy

(2) تعریف: out of breath.

جمله های نمونه

1. Choose a still, windless day to climb it, otherwise the name is likely to prove very apt!
[ترجمه گوگل]یک روز آرام و بدون باد را برای صعود انتخاب کنید، در غیر این صورت احتمالاً این نام بسیار مناسب است!
[ترجمه ترگمان]یک روز آرام و بدون باد انتخاب کنید تا از آن بالا بروید، در غیر این صورت ممکن است این نام بسیار مناسب باشد!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Certainly on warm windless days board games, comics and recorder corners can be encouraged in playgrounds.
[ترجمه گوگل]مطمئناً در روزهای گرم بدون باد، بازی های رومیزی، کمیک ها و گوشه های ضبط را می توان در زمین های بازی تشویق کرد
[ترجمه ترگمان]قطعا در روزه ای گرم و بدون باد بازی، کامیک و گوشه ها را می توان در زمین های بازی تشویق کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. They are only effective when used under windless conditions.
[ترجمه گوگل]آنها فقط زمانی موثر هستند که در شرایط بدون باد استفاده شوند
[ترجمه ترگمان]آن ها تنها زمانی موثر هستند که تحت شرایط بدون باد استفاده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. In order to better windless, boatman let the three boats together.
[ترجمه گوگل]قایق‌ران برای اینکه بهتر بدون باد باشد، سه قایق را کنار هم گذاشت
[ترجمه ترگمان]به جهت بادی بهتر، قایقران سه قایق را کنار هم جمع کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The whole windless place smelt sour and ammoniac.
[ترجمه گوگل]تمام جای بی باد بوی ترش و آمونیاک می داد
[ترجمه ترگمان]کل آن خانه بدون باد بوی ترش و آمونیاک می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. But even on windless days the air always smelt of something under sulphurcoal, or acid.
[ترجمه گوگل]اما حتی در روزهای بدون باد، هوا همیشه بوی چیزی زیر ذغال گوگرد یا اسید می داد
[ترجمه ترگمان]اما حتی در روزه ای بدون باد هوا همیشه بوی چیزی زیر sulphurcoal یا اسید را می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Under windless condition or in gentle breeze, it can be calculated either through outside compound sprinkler tests or with experimental data from single sprinkler test.
[ترجمه گوگل]در شرایط بدون باد یا در نسیم ملایم، می‌توان آن را از طریق آزمایش‌های اسپرینکلر مرکب بیرونی یا با داده‌های تجربی از آزمایش تک اسپرینکلر محاسبه کرد
[ترجمه ترگمان]تحت شرایط بدون باد یا باد ملایم، می توان آن را هم از طریق آزمایش sprinkler یا با داده های آزمایشی از تست تک آب پاش محاسبه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A cool and bright windless night, alone on his back to lie down and quietly watch the stars, the sky.
[ترجمه گوگل]شبی خنک و روشن بدون باد، تنها بر پشتش که دراز بکشد و بی سر و صدا ستاره ها، آسمان را تماشا کند
[ترجمه ترگمان]یک شب بدون باد سرد و درخشان، تنها بر پشت او دراز کشیده بود تا دراز بکشد و به ستاره ها و آسمان نگاه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Windless weather and favorable tides were required for the landing operations.
[ترجمه گوگل]هوای بدون باد و جزر و مد مناسب برای عملیات فرود مورد نیاز بود
[ترجمه ترگمان]آب و هوای بد و جزر و مد مناسب برای عملیات فرود مورد نیاز بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This region of tropical rain-forests, with its moist, windless climate and constant warmth provides ideal conditions for the growth and well-being the cocoa tree.
[ترجمه گوگل]این منطقه از جنگل های بارانی استوایی، با آب و هوای مرطوب و بدون باد و گرمای دائمی خود، شرایط ایده آلی را برای رشد و تندرستی درخت کاکائو فراهم می کند
[ترجمه ترگمان]این منطقه از باران استوایی، با آب و هوای بدون باد و گرمای مداوم شرایط ایده آل برای رشد و رفاه درخت کاکائو را فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He prefers windless days for playing golf.
[ترجمه گوگل]او روزهای بدون باد را برای بازی گلف ترجیح می دهد
[ترجمه ترگمان]او دو روز را برای بازی گلف ترجیح می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. And now in this windless February instant Ihad crossed over into a new phase of living.
[ترجمه گوگل]و اکنون در این لحظه بی باد فوریه، وارد مرحله جدیدی از زندگی شدم
[ترجمه ترگمان]و اکنون در این لحظه بدون باد، Ihad به مرحله جدیدی از زندگی گذشته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It's a windless day today.
[ترجمه گوگل]امروز یک روز بی باد است
[ترجمه ترگمان]امروز یه روز بدون باد - ه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Turin is a windless city.
[ترجمه گوگل]تورین شهری بدون باد است
[ترجمه ترگمان]تورین یک شهر بدون باد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• lacking wind, calm, quiet (as of the weather on a certain day); out of breath

پیشنهاد کاربران

🌐 کلماتی کاربردی برای بیان هوای مطلوب و دلپذیر:
✅ calm – very little wind
✅ clear – no clouds, rain, etc.
✅ clement – pleasant because it is neither very hot nor very cold
✅ cloudless – no clouds in the sky
...
[مشاهده متن کامل]

✅ equable – does not change very much
✅ fair – pleasant and not raining
✅ fine – sunny and not raining
✅ pleasant – dry and neither very hot nor very cold
✅ still – without wind
✅ temperate – a temperate climate or region is never extremely hot or extremely cold
✅ windless – without any wind
منبع: www. writerswrite. co. za

هوای راکد

بپرس