whinger

/ˈwɪŋə//ˈwɪŋə/

دشته

جمله های نمونه

1. As a traveller I am a seasoned whinger.
[ترجمه گوگل]به عنوان یک مسافر، من یک وینگر باتجربه هستم
[ترجمه ترگمان]به عنوان مسافری که من یک whinger seasoned هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. And not just from out-of-work professional whingers who take the Tory Press shilling to say Labour is dead.
[ترجمه گوگل]و نه فقط از وینگرهای حرفه‌ای بی‌کار که شیلینگ مطبوعات محافظه‌کار را می‌پذیرند تا بگویند کارگر مرده است
[ترجمه ترگمان]و نه تنها از whingers حرفه ای خارج از کار که یک شیلینگ مطبوعات توری را به دست می گیرند تا بگویند که حزب کارگر مرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Others like Arsene Whinger try to defuse the media away from what happened on the pitch, whilst Rafa Benitez simply confuses them.
[ترجمه گوگل]دیگرانی مانند آرسن وینگر سعی می‌کنند رسانه‌ها را از اتفاقات داخل زمین دور کنند، در حالی که رافا بنیتز به سادگی آنها را گیج می‌کند
[ترجمه ترگمان]برخی دیگر مانند Arsene Whinger سعی می کنند رسانه ها را از آنچه روی زمین افتاده است خنثی کنند، در حالی که Rafa Benitez به سادگی آن ها را گیج می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Shut up, you moaning whinger.
[ترجمه گوگل]خفه شو، ای ناله کن
[ترجمه ترگمان]خفه شو، تو whinger ناله می کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Beware the workplace whinger!
[ترجمه گوگل]مراقب غر زدن محل کار باشید!
[ترجمه ترگمان]از محل کار آگاه باشید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. For someone who has spent much of his adult life complaining, Clive Zietman is surprisingly level-headed: I'm not a whinger.
[ترجمه گوگل]برای کسی که بیشتر دوران بزرگسالی خود را با شکایت سپری کرده است، کلایو زیتمن به طرز شگفت انگیزی همسطح است: من اهل غر زدن نیستم
[ترجمه ترگمان]برای کسی که بخش اعظم زندگی بزرگسالی خود را گذرانده است، کلایو Zietman به طرز شگفت آوری به سمت سطح پایین می رود: من یک whinger نیستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. you know what, douglas? you are a real boring whinger.
[ترجمه گوگل]میدونی چیه داگلاس؟ شما یک وینگر واقعی خسته کننده هستید
[ترجمه ترگمان]میدونی چیه، دوگلاس؟ تو واقعا یک آدم خسته کننده و خسته کننده هستی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

نق نقو ( wɪndʒər )
کسی که خیلی نق میزنه و از همه چیز و همه کس شاکیه،
​a person who complains a lot in an annoying way
A: I'm hungry
A: I'm bored
A: I'm cold
A: I'm hot
B: A. . you are such a whinger

بپرس