whew

/ˈwuː//fjuː/

(ندا، حاکی از شگفتی یا رفع دلواپسی و غیره) واه !، وای !، صدای سوت حاکی از حیرت یا تحسین

بررسی کلمه

حرف ندا ( interjection )
• : تعریف: used to express astonishment, relief, disgust, or the like.

جمله های نمونه

1. Whew! That car was going fast!
[ترجمه گوگل]وای! اون ماشین تند میرفت!
[ترجمه ترگمان]! وای! اون ماشین خیلی سریع پیش می رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Whew! That was a lucky escape!
[ترجمه گوگل]وای! این یک فرار خوش شانس بود!
[ترجمه ترگمان]! وای چه فرار خوبی بود!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Whew ! It's a real scorcher today!
[ترجمه گوگل]وای! امروز یک سوزاننده واقعی است!
[ترجمه ترگمان]! وای امروز هوا گرم است!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Whew, that took some doing, I can tell you.
[ترجمه گوگل]وای، این کار کمی انجام داد، می توانم به شما بگویم
[ترجمه ترگمان] واو، این یه کارایی می کنه، می تونم بهت بگم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Whew! What a sizzler!
[ترجمه گوگل]وای! چه قلقلکی!
[ترجمه ترگمان]! وای! عجب sizzler
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Whew, it was hot.
[ترجمه گوگل]وای هوا گرم بود
[ترجمه ترگمان] وای، هوا گرم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Whew, it's hot outside.
[ترجمه گوگل]وای بیرون گرمه
[ترجمه ترگمان]بیرون گرمه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. "Whew! What is that terrible smell?" she cried.
[ترجمه گوگل]"وای! این بوی وحشتناک چیست؟" او گریه کرد
[ترجمه ترگمان]واو این بوی وحشتناک چیه؟ اون گریه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Whew, I is bushed. thought i'll relax and had some coffee.
[ترجمه گوگل]وای من بوته ام فکر کردم استراحت کنم و قهوه بخورم
[ترجمه ترگمان] من \"bushed\" هستم فکر کردم استراحت کنم و قهوه بخورم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Whew! By currying the first two closure parameters you can effectively deliver a new closure that is the combination of the effects of these two.
[ترجمه گوگل]وای! با استفاده از دو پارامتر بسته شدن اول، می توانید به طور موثر یک بسته شدن جدید ارائه دهید که ترکیبی از اثرات این دو است
[ترجمه ترگمان]Whew! با حمل دو پارامتر اول، شما می توانید به طور موثر یک بسته شدن جدید را تحویل دهید که ترکیبی از اثرات این دو است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. AC : Whew ! I feel like I just made it through the Underground Railroad. Fried chicken anyone?
[ترجمه گوگل]AC: وای! احساس می‌کنم از راه آهن زیرزمینی عبور کرده‌ام مرغ سوخاری کسی هست؟
[ترجمه ترگمان]! ای - - - - - - - - - - - - - احساس می کنم که از راه آهن زیرزمینی وارد شدم مرغ سوخاری هرکسی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Whew! That big palooka can't follow me in here!
[ترجمه گوگل]وای! اون پالوکای بزرگ نمیتونه اینجا منو دنبال کنه!
[ترجمه ترگمان]! وای اون palooka بزرگ نمی تونه منو تا اینجا دنبال کنه!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Whew ! That was a close call! I almost walked into a pole.
[ترجمه گوگل]وای! که تماس نزدیک بود! تقریباً وارد یک تیرک شدم
[ترجمه ترگمان]! وای اون یه تماس نزدیک بود نزدیک بود برم قطب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. You were just in time. Whew! What a close call.
[ترجمه گوگل]تو به موقع بودی وای! چه تماس نزدیکی
[ترجمه ترگمان] تو درست سر موقع بودی! وای چه خبر خوبی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• exclamation of relief, exclamation of astonishment
whew is used to represent a sound that you make when you breathe out very quickly, for example when you are very hot or when you are relieved.

پیشنهاد کاربران

شگفتا!
Exclamation of relief
It's interjection
Whew = phew
اخیش ( راحت شدم ) !
آخِیش

بپرس