wheelwright

/ˈwiːlˌraɪt//ˈwiːlraɪt/

معنی: چرخ ساز
معانی دیگر: (کسی که چرخ و وسیله ی نقلیه ی چرخدار می سازد یا تعمیر می کند) چرخساز، گاری ساز، چرخگر، چر  ساز

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: one who makes and repairs wheels, carts, and carriages.

جمله های نمونه

1.
چرخ ساز

2. Less certain is the importance of carpenters, joiners, wheelwrights and coopers, even if all these occupations were distinct.
[ترجمه گوگل]اهمیت نجار، نجار، چرخ گردان و کوپر کمتر مشخص است، حتی اگر همه این مشاغل متمایز باشند
[ترجمه ترگمان]Less carpenters، the، wheelwrights و چل یک چل یک چل یک coopers، حتی اگر همه این اشتغالات کام لا مشخص باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In Upper Halling a wheelwright had his workshop in the old Chapel as an early print shows.
[ترجمه گوگل]همانطور که چاپ اولیه نشان می دهد، در سالن بالایی یک چرخ گردان کارگاه خود را در کلیسای قدیمی داشت
[ترجمه ترگمان]در Halling علیا، استاد درشکه ساز کارگاه خود را در کلیسای قدیمی به عنوان یک نمایش اولیه چاپ کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Smiths, wheelwrights, butchers, tanners, graziers and husbandmen had direct links with the rural hinterland.
[ترجمه گوگل]اسمیت‌ها، چرخ‌گردان‌ها، قصاب‌ها، دباغ‌ها، چراگاه‌ها و کشاورزان ارتباط مستقیمی با مناطق داخلی روستایی داشتند
[ترجمه ترگمان]خانواده اسمیت، wheelwrights، قصابان، دباغان، graziers، و husbandmen ارتباط مستقیمی با نواحی روستایی داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Wheelwright displays works of all Native American cultures.
[ترجمه گوگل]Wheelwright آثار تمام فرهنگ های بومی آمریکا را به نمایش می گذارد
[ترجمه ترگمان]Wheelwright آثار همه فرهنگ های بومی آمریکایی را نمایش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Is there no one who's met a virginia wheelwright?
[ترجمه گوگل]آیا کسی وجود ندارد که با یک چرخ دستی ویرجینیا آشنا شده باشد؟
[ترجمه ترگمان]کسی با درشکه ساز ویرجینیا ملاقات نکرده؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. You will also want to visit the Wheelwright Museum of The American Indian.
[ترجمه گوگل]همچنین می خواهید از موزه ویل رایت سرخپوستان آمریکایی دیدن کنید
[ترجمه ترگمان]همچنین شما می خواهید از موزه Wheelwright هندی بازدید کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The stableman and the wheelwright replied in concert, with a toss of the head.
[ترجمه گوگل]اسطبل‌دار و چرخ‌گردان در کنسرت و با تکان دادن سر پاسخ دادند
[ترجمه ترگمان]مهتر اصطبل و درشکه ساز در حالی که سرش را به علامت نفی تکان می داد، در جواب گفت:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The wheelwright had seen at the first glance that the tilbury was a hired vehicle.
[ترجمه گوگل]چرخ گردان در اولین نگاه متوجه شده بود که تیلبری یک وسیله نقلیه اجاره ای است
[ترجمه ترگمان]درشکه ساز در نگاه اول دیده بود که کالسکه کرایه ای است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He was a free black from New Rochelle, a skilled wheelwright who had only recently arrived in the city.
[ترجمه گوگل]او یک سیاهپوست آزاد از نیو روشل بود، یک چرخ گردان ماهر که به تازگی وارد شهر شده بود
[ترجمه ترگمان]از لارو شل جدید، یک درشکه ساز ماهر که تازه به شهر رسیده بود، آزاد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. As a student, he was awarded the MIT Traveling Fellowship, the Wheelwright Traveling Fellowship at Harvard.
[ترجمه گوگل]در دوران دانشجویی به او بورسیه مسافرتی MIT، کمک هزینه مسافرتی Wheelwright در هاروارد اعطا شد
[ترجمه ترگمان]او به عنوان یک دانشجو، کمک هزینه سفر آی تی ام، کمک هزینه سفر Wheelwright را در دانشگاه هاروارد دریافت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. " My friend, " he said to the stable man, " is wheelwright here? "
[ترجمه گوگل]به مرد اصطبل گفت: دوست من اینجا چرخ گردان است؟
[ترجمه ترگمان]به مرد ثابت گفت: \"دوست من، اینجا درشکه ساز است؟\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

چرخ ساز (اسم)
wheelwright

انگلیسی به انگلیسی

• wheel-maker; one who fixes wheels and wagons
a wheelwright is someone who makes and repairs wooden wheels and other wooden things such as carts, carriages, and gates.

پیشنهاد کاربران

بپرس