wetland

/ˈweˌtlænd//ˈwetlənd/

معنی: زمین مرطوب
معانی دیگر: (معمولا جمع)، مرداب، باتلاق، تالاب

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: (often pl.) low-lying land saturated with moisture, such as a marsh or swamp.

- These wetlands are home to many kinds of aquatic species, including alligators.
[ترجمه گوگل] این تالاب ها زیستگاه انواع گونه های آبزی از جمله تمساح هستند
[ترجمه ترگمان] این تالاب ها منزلگاه بسیاری از انواع گونه های آبزی از جمله تمساح هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. There are some areas of wetland which are of ancient origin.
[ترجمه گوگل]مناطقی از تالاب وجود دارد که منشا باستانی دارند
[ترجمه ترگمان]برخی از مناطق of وجود دارند که منشا باستانی دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The Mawddach Estuary has a rich variety of wetland and woodland habitats attracting a wide range of different species.
[ترجمه گوگل]خور ماوداخ دارای تنوع غنی از زیستگاه های تالابی و جنگلی است که طیف وسیعی از گونه های مختلف را به خود جذب می کند
[ترجمه ترگمان]The Estuary دارای تنوع غنی از زیستگاه های wetland و جنگلی است که گستره وسیعی از گونه های مختلف را به خود جلب می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A desert may become a wetland; a warm climate may turn cool.
[ترجمه گوگل]یک کویر ممکن است تبدیل به یک تالاب شود آب و هوای گرم ممکن است خنک شود
[ترجمه ترگمان]ممکن است یک بیابان تبدیل به تالاب شود؛ آب و هوای گرم ممکن است خنک شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The goal of saving the wetland is now within reach.
[ترجمه گوگل]اکنون هدف نجات تالاب در دسترس است
[ترجمه ترگمان]هدف از نجات تالاب اکنون در دسترس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Several hundred acres of wetland have been sold for development.
[ترجمه گوگل]صدها جریب تالاب برای توسعه فروخته شده است
[ترجمه ترگمان]چند صد جریب از تالاب برای توسعه فروخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The thicket leads into a compact marshy wetland, the fifth biome, which finally emptied into the lagoon.
[ترجمه گوگل]این بیشه به یک تالاب باتلاقی فشرده منتهی می شود، زیست بوم پنجم، که در نهایت به تالاب تخلیه می شود
[ترجمه ترگمان]بیشه به منطقه ای باتلاقی و باتلاقی منتهی می شود و این بیوم پنجم نیز در نهایت به تالاب خالی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Wetland sites include all those found in lakes, swamps, marshes, fens, and peat bogs.
[ترجمه گوگل]سایت های تالاب شامل تمام مواردی است که در دریاچه ها، باتلاق ها، مرداب ها، حصارها و باتلاق های ذغال سنگ نارس یافت می شوند
[ترجمه ترگمان]این مناطق شامل همه آن هایی هستند که در دریاچه ها، مرداب ها، باتلاق ها، زمین های باتلاقی، و باتلاق های زغال سنگ نارس یافت می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Each wetland evolved a landscape character as individual as the spirit of its people was independent.
[ترجمه گوگل]هر تالاب به همان اندازه که روح مردمش مستقل بود، شخصیت منظره ای را به وجود آورد
[ترجمه ترگمان]هر تالاب یک ویژگی چشم انداز را به عنوان فردی به عنوان روح مردم خود رشد داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Wetland plants will be in their element, so long as they are given generous mulches to keep the moisture in.
[ترجمه گوگل]تا زمانی که برای حفظ رطوبت به آنها مالچ های سخاوتمندانه داده شود، گیاهان تالاب در عنصر خود خواهند بود
[ترجمه ترگمان]گیاهان Wetland در عنصر خود خواهند بود، تا زمانی که به آن ها کمک سخاوتمندانه ای داده شود تا رطوبت را حفظ کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This marshy wetland would have easily been converted for their use.
[ترجمه گوگل]این تالاب باتلاقی به راحتی برای استفاده آنها تغییر می کرد
[ترجمه ترگمان]این تالاب باتلاقی به راحتی می توانست به استفاده آن ها تبدیل شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Vertical subsurface flow constructed wetland has negative effect on reaeration, which caused a low removal rate of NH3-N; the average removal rate was less than 10%.
[ترجمه گوگل]تالاب ساخته شده با جریان زیرسطحی عمودی تأثیر منفی بر هوادهی مجدد دارد که باعث کاهش میزان حذف NH3-N می شود میانگین نرخ حذف کمتر از 10٪ بود
[ترجمه ترگمان]جریان زیر سطحی زیر سطحی constructed تاثیر منفی بر reaeration دارد، که باعث نرخ پایین حذف آمونیاک - N می شود؛ نرخ برداشت متوسط کم تر از ۱۰ % است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A rich variety of plants was found in Central Region ponds, including 68 types of aquatic and 35 wetland plants.
[ترجمه گوگل]در حوضچه‌های منطقه مرکزی تنوع زیادی از گیاهان شامل 68 نوع آبزی و 35 گیاه تالابی یافت شد
[ترجمه ترگمان]تعداد زیادی از گیاهان در ponds منطقه مرکزی یافت شدند که شامل ۶۸ نوع گیاهان آبزی و ۳۵ گیاه تالاب بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Without doing so, we could miss vital factors of detriment both to water voles and other wetland wildlife.
[ترجمه گوگل]بدون انجام این کار، ما می‌توانیم عوامل حیاتی آسیب‌رسان را هم برای آبریزها و هم دیگر حیات‌وحش تالاب از دست بدهیم
[ترجمه ترگمان]بدون انجام این کار، ما می توانیم عوامل حیاتی ضرر را هم به آب voles و دیگر حیات وحش wetland از دست بدهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Meanwhile, Strachan views the water vole as an indicator of wetland habitat quality, and he looks forward with little optimism.
[ترجمه گوگل]در همین حال، استراچان آبریز را به عنوان شاخص کیفیت زیستگاه تالاب می بیند و با کمی خوش بینی به آینده نگاه می کند
[ترجمه ترگمان]در همین حال، Strachan آب را به عنوان شاخصی از کیفیت زیستگاه تالاب بررسی می کند و با خوش بینی کوچک به جلو نگاه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The area is designated under the Ramsar convention as a wetland of international importance.
[ترجمه گوگل]این منطقه بر اساس کنوانسیون رامسر به عنوان تالاب با اهمیت بین المللی تعیین شده است
[ترجمه ترگمان]این منطقه تحت قرارداد رامسر به عنوان یک تالاب مهم بین المللی تعیین شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

زمین مرطوب (اسم)
wetland

تخصصی

[خاک شناسی] اراضی خیس

انگلیسی به انگلیسی

• area of land that has wet soil (such as a marsh or bog)

پیشنهاد کاربران

wetland ( مهندسی منابع طبیعی - محیط زیست و جنگل )
واژه مصوب: تالاب
تعریف: محدوده ای بینابین بوم سازگان های آبی و خاکی که مدتی از سال غرقاب می شود و مناسب رشد گیاهان آب رُست است
تالاب , مرداب
– wetland plants
– a wetland refuge for birds
– The wetlands are home to a large variety of wildlife
تالاب، مرداب
The group advocates opening wetlands to development
Pond : برکه / آبگیر
Wetland : تالاب
Swamp : باتلاق
Marsh : مرداب
*برکه معنیش میشه حوض های خیلی کوچولو و گوگولی و زیبا
باتلاق همونیه که اگه بیفتی توش میمیری مگه اینکه خرشانس باشی
مرداب و تالابم نیاز به توضیحی دقیق تری دارن :
...
[مشاهده متن کامل]

■ تالاب چیست؟
یک تالاب، بخشی از خشکی است که پایین ترین از سطح دریا واقع شده و با آب به طور فصلی یا دائمی پر می شود و دربردارنده خاک های هیدروژنی و پوشش گیاهی آبی است. مرداب ها، باتلاق ها ( تالاب های جنگلی ) ، خلاش ها و پوداب ها از انواع معمول تالاب محسوب می شوند. یک تالاب می تواند در بازه های زمانی مختلف، خشک شود، اما به طور کلی سطح آب آن در حدی هست که پوشش گیاهی آبی بتوانند در میان آن پرورش پیدا کنند.
پوشش گیاهی و جانوری که در این شرایط رشد می کنند و خودشان را با محیط اطراف وفق می دهند، با همتایان شان در محیط های خشکی آبی ( همچون دریاچه ها و رودخانه ها ) تفاوت دارند. بسته به نوع تالاب، محوطه آن می تواند با چمنزار، بوته زار و خزه زار پوشانده شود. در برخی تالاب ها هیچ پوشش گیاهی دیده نمی شود و صرفاً خاک ارگانیک در آن رشد می کند.
تالاب ها، بین خشکی و آب، دو منطقه کاملاً متفاوت ایجاد می کنند، و در بین یکی از متنوع ترین و پویاترین اکوسیستم های جهان به لحاظ زیست شناختی قرار می گیرند. در برخی مناطق می توان انبوهی از مرداب ها، باتلاق ها، پوداب ها و خلاش ها را در کنار هم مشاهده کرد. این سکونتگاه ها موقعیتی بسیار مناسب و ایده آل برای طیف گوناگونی از حیوانات و گیاهان، همچون ارکیده های نایاب و بی مهره گان، و انواع گونه های دوزیستان می باشند. تالاب ها موجب کاهش سیلاب ها شده و به عنوان فیلترهای طبیعی در راستای کنترل آلودگی و بازسازی آب های زیرزمینی فعالیت می کنند.
برای مطالعه توضیحات جامع و کامل مرداب زیبا و تماشایی هسل می توانید نگاهی به مقاله �همه چیز درباره مرداب هسل� بیندازید.
توجه داشته باشید که آبگیرهای بهاری، تالاب های کوچک و موقتی هستند که معمولاً در طول فصل بهار یا پاییز پر می شوند و در تابستان خشک می شوند. یکی از ویژگی های اصلی شان این است که ماهی در آن ها کم پیدا می شوند و سکونتگاه مناسبی برای دوزیستان و بی مهره گانی همچون میگوهای کوچک هستند، چون دیگر طعمه و خوراک ماهیان نمی شوند.
■ مرداب چیست؟
یک مرداب، تالابی است که سطح آن با گیاهان علفی همچون چمنزارها، نیزارها و جگن ها پوشانده شده است. در نزدیکی محوطه مرداب، معمولاً بوته زارهایی به عنوان حدفاصل با زمین خشک اطرافش، رشد می کنند. مرداب ها معمولاً در نزدیک لبه های رودخانه ها و دریاچه ها ایجاد می شوند. مرداب ها، سکونتگاه مناسبی برای طیف گسترده ای از بی مهره گان آبزی هستند که بیشترشان از پوشش گیاهی مرداب تغذیه می کنند. بی مهره گان در کنار گونه های متعدد ماهی ها، دوزیستان ( قورباغه ها ) ، خزندگان ( مارها و لاکپشت ها ) ، مرغابی ها، پرندگان آبزی، و پستانداران آبی مانند موش های آبی در مرداب ها زندگی می کنند.
برای مطالعه توضیحات جامع و کامل مرداب خیره کننده و چشم نواز سراوان می توانید نگاهی به مقاله �همه چیز درباره مرداب سراوان؛ تجربه یک گردش حیرت انگیز� بیندازید.
مرداب ها را می توان محیط هایی بسیار پویا، مستعد وقوع سیل، خشکسالی و تغییر آب وهوایی هیدرولوژیکی برآمده از شرایط اقلیمی آب وهوایی و نیز فعالیت سمورهای آبی دانست.

نمسار
نمستان
ترزمین
ناحیه مردابی - زمین باتلاقی - باتلاق
[زمین شناسی]
زمین تالابی/مردابی/باتلاقی
بخش تالابی/مردابی/باتلاقی
ناحیه تالابی/مردابی/باتلاقی

بپرس