waterspout

/ˈwɔːrtəspaʊt//ˈwɔːtəspaʊt/

معنی: ناودان، گرداب، سیاه باد، گردباد دریایی
معانی دیگر: (سوراخ یا لوله یا دهانه ای که از آن آب بیرون می زند) فواره، آبفشان، چشمه، آب افکن، (نواحی استوایی) گرد باد دریایی، دیوباد (دریایی)، لوله یا وسیله ای که از ان اب فوران میکند، فواره

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a pipe or hole from which water pours, often for diverting rainwater.
مشابه: spout

(2) تعریف: a funnel-shaped column of whirling spray produced when a tornado or whirlwind touches the surface of a large body of water.

جمله های نمونه

1. A series of white waterspouts soon rose in the harbor.
[ترجمه گوگل]یک سری از آبریزهای سفید به زودی در بندر بلند شد
[ترجمه ترگمان]یک سری of سفید به زودی در بندر جمع شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I notice a waterspout at the horizon, and watch it until it moves out of sight.
[ترجمه گوگل]من متوجه یک فوران آب در افق می شوم و آن را تماشا می کنم تا زمانی که از دید خارج شود
[ترجمه ترگمان]در افق گم می شود و آن را نگاه می کنم تا آن که از نظر ناپدید شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The drain rib begins with the waterspout of the button leading salient and extends to the back of the control panel.
[ترجمه گوگل]دنده تخلیه با خروجی آب دکمه برجسته شروع می شود و تا پشت پانل کنترل امتداد می یابد
[ترجمه ترگمان]دنده تخلیه با فشار دکمه برجسته شروع می شود و به قسمت عقب صفحه کنترل بسط می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A rare waterspout was seen near Po Toi at about 8 am on August 19 and was detected on the Hong Kong Observatory's weather radar.
[ترجمه گوگل]در حدود ساعت 8 صبح روز 19 اوت، یک فواره آبی نادر در نزدیکی پو توی مشاهده شد و در رادار هواشناسی رصدخانه هنگ کنگ شناسایی شد
[ترجمه ترگمان]در حدود ساعت ۸ صبح روز ۱۹ اوت یک waterspout نادر در نزدیکی پو Toi در حدود ۸ صبح در رادار هواشناسی هنگ کنگ مشاهده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A waterspout was last seen in Hong Kong on August 200
[ترجمه گوگل]آخرین بار در هنگ کنگ در اوت 200 یک آبریز مشاهده شد
[ترجمه ترگمان]waterspout آخرین بار در روز ۲۰۰ اوت در هنگ کنگ دیده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A colorful waterspout shot from the mouth of the electronic dragon and the children clapped.
[ترجمه گوگل]یک گلوله آب رنگارنگ از دهان اژدهای الکترونیکی شلیک شد و بچه ها کف زدند
[ترجمه ترگمان]شلیک رنگین کمانی از دهان اژدهای الکترونیکی و بچه ها دست زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A waterspout occurs over water; a tornado is its equivalent over land.
[ترجمه گوگل]یک فوران آب روی آب رخ می دهد یک گردباد معادل آن بر روی زمین است
[ترجمه ترگمان]A روی آب رخ می دهد؛ یک گردباد معادل آن در زمین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The Itsy Bitsy spider climbed up the waterspout.
[ترجمه گوگل]عنکبوت Itsy Bitsy از آبراهه بالا رفت
[ترجمه ترگمان]بیتسی عنکبوت از گردباد دریایی بالا رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This artificial hurricane rushed like a waterspout through the air.
[ترجمه گوگل]این طوفان مصنوعی مانند یک فوران آب در هوا هجوم آورد
[ترجمه ترگمان]این طوفان مصنوعی همچون گردباد دریایی در هوا معلق بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A rare waterspout(see photo) was seen near Po Toi at about 8 am Wednesday indicated on the Hong Kong Observatory's weather radar.
[ترجمه گوگل]حوالی ساعت 8 صبح چهارشنبه در نزدیکی پو توئی که در رادار هواشناسی رصدخانه هنگ کنگ نشان داده شده است، یک آبراهه نادر (عکس را ببینید) مشاهده شد
[ترجمه ترگمان]در حدود ساعت ۸ صبح روز چهارشنبه در رادار هواشناسی هنگ کنگ، یک waterspout نادر (عکس از عکس)دیده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The waterspout lasted around five minutes and expired before landfall.
[ترجمه گوگل]این آبریز حدود پنج دقیقه به طول انجامید و قبل از سقوط به خشکی منقضی شد
[ترجمه ترگمان]The پنج دقیقه طول کشید و قبل از ریزش زمین منقضی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A waterspout touches down near a boat near Dubrovnik, Croatia, in August 200
[ترجمه گوگل]در اوت 200، یک آبراهه نزدیک یک قایق در نزدیکی دوبرونیک، کرواسی فرود آمد
[ترجمه ترگمان]هواپیمای waterspout در نزدیکی a، کرواسی، در ماه اوت ۲۰۰ به یک قایق برخورد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A scientist said they were probably picked up by a waterspout or mini - tornado out at sea.
[ترجمه گوگل]یک دانشمند گفت که آنها احتمالاً توسط یک فوران آب یا گردباد کوچک در دریا گرفته شده اند
[ترجمه ترگمان]یک دانشمند گفت که احتمالا توسط یک گردباد یا mini کوچک در دریا برداشته شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The main technologies it involves including TV video image imitate; exterior ballistic simulation, waterspout coordinate processing; range bearing spotting imitate and real-time calculating.
[ترجمه گوگل]فن آوری های اصلی آن شامل تقلید تصویر ویدئویی تلویزیونی است شبیه سازی بالستیک بیرونی، پردازش مختصات آبراهه تقلید و محاسبه بلادرنگ بلبرینگ برد
[ترجمه ترگمان]فن آوری های اصلی شامل تقلید از تصویر ویدیویی تلویزیون، شبیه سازی بالستیک خارجی، پردازش مختصات waterspout؛ برد مربوط به تقلید و محاسبه زمان حقیقی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The properties, development, production and process of molding FRP well lids and waterspout lids are introduced systematically.
[ترجمه گوگل]خواص، توسعه، تولید و فرآیند قالب‌گیری درب چاه‌های FRP و درب‌های آب‌جوش به طور سیستماتیک معرفی شده‌اند
[ترجمه ترگمان]ویژگی ها، توسعه، تولید و فرآیند قالب گیری FRP به خوبی معرفی شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ناودان (اسم)
spout, flume, tube, dale, kennel, downpipe, waterspout, feeder, rainspout

گرداب (اسم)
vortex, gulf, waterspout, whirlpool, tourbillon

سیاه باد (اسم)
whirlwind, tornado, waterspout, tourbillon

گردباد دریایی (اسم)
waterspout

انگلیسی به انگلیسی

• pipe for rainwater; tornado over water
a waterspout is a whirlwind over the sea which causes a tall column of water to be formed, or the column of water itself.

پیشنهاد کاربران

a tornado ( = violently spinning column of air ) filled with water that forms over the sea
پیچند دریایی یا تنوره دریایی ( Water spout ) نوعی گردباد است و به یک ستون هوای متلاطم گویند که حرکت دورانی دارد و به یک سیستم ابری کومولیفورم متصل است.
...
[مشاهده متن کامل]

این سیستم های متلاطم غالباً بر روی آب ایجاد می شوند و از نظر چگونگی ایجاد با توفانِ پیچنده تفاوت دارند.
Scud clouds can often be mistaken for a developing tornado, landspout, or waterspout.

waterspoutwaterspout
منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/waterspout
waterspout ( علوم جَوّ )
واژه مصوب: پیچند دریایی
تعریف: پیچندی که بر روی دریا شکل می‏گیرد
ابخوری / لوله ای که از ان اب می اید
A water spout is a pipe that gives water
جریان آب
فواره
اب پاش
تنوره آبی

بپرس